قفسی برای پرواز

دفاع مقدس
  • 0 دیدگاه
  • 1063 بازدید
8
قفسی برای پرواز

قفسی برای پرواز

داستان فیلم

قفسی برای پرواز یک مجموعه تلویزیونی محصول سال ۱۳۸۹ به کارگردانی یوسف سیدمهدوی، نویسندگی احمد کاوری و روح‌الله صدیقی و تهیه‌کنندگی اردشیر ایران‌نژاد می‌باشدکه از شبکه یک پخش شد. این مجموعه تلویزیونی در ۳۲ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای تهیه شد که موضوع وداستان آن درباره آغاز جنگ وسیر تحول آن درطی هشت سال دفاع مقدس می باشد.

سید یوسف سید مهدوی براساس فیلمنامه‌ای از محمدرضا گوهری محور اصلی خود را برمفهوم اسارت قرار داده و داستان جوانی به نام احسان (امین زندگانی) را روایت می‌کند که در شهریار ساکن است. خواهر احسان (شیرین بینا) در خرمشهر زندگی می‌کند و احسان در رفت و آمدهایی که به این شهر دارد به دختر همسایه خواهرش به نام عارفه (نفیسه روشن) علاقه‌مند می‌شود. با آغاز جنگ و محاصره خرمشهر، احسان که با موانع جدی در رسیدن به عارفه روبه‌رو است برای پیداکردن عارفه به خرمشهر می‌رود اما در آنجا توسط نیروهای عراقی به اسارت در می‌آید. در واقع احسان به ۲ شکل اسیر می‌شود و همزمان به اسارت عشق و عقیده می‌افتد.
سریال قفسی برای پرواز
اسارت فارغ از تجربه‌های خاص تاریخی و فلسفه‌ای که پشت هر جنگی پنهان است، یک موقعیت دشوار انسانی است که همواره دستمایه ساخت آثار جذابی در سینمای جهان شده است. درواقع کمتر سریال ایرانی داشتیم که موضوع اسارت را بستر روایت خود قرار دهد. روایت موقعیت پارادوکسیکالی که برخلاف ظاهرش گاهی به رهایی آدمی منجر می‌شود. وقتی ایمان و اعتقاد به یک آرمان در وجود آدمی مستحکم باشد، آنگاه اسارت به معنی در قفس بودن تعبیر نمی‌شود. به قول سعدی «من از آن روز که در بند توام آزادم». این همان خاصیت عشق و تجربه عاشقانه است که اسارت و رهایی در آن عین همدیگر است. این مفهوم را ازعنوان این سریال هم می‌توان تشخیص داد. اگرچه کارکرد قفس، اسارت است اما اگرپای عشق و ایمان در کار باشد، قفس هم می‌تواند جایی و راهی برای رهایی و پرواز باشد. اسارت لزوما نمی‌تواند بال‌های پرواز آدمی را ببندد؛ اگر شوق پرواز و پرنده بودن در وی زنده باشد. این مفهوم، هسته معنایی و پیام اصلی سریال است که با ساختار اپیزودیک در فرم با وحدت و یگانگی در قصه به تصویر کشیده می‌شود. به این معنی که سریال از یک قصه خطی برخوردار است اما آن را در ۶ فاز روایت می‌کند که در هر فاز یک مرحله از زندگی احسان بازگو می‌شود. این ساختار روایی موجب شده که در عین وحدت داستانی فضایی فراهم شود تا در هر فاز سریال برخی بازیگران و شخصیت‌های تازه به قصه اضافه شده و موجب تنوع و جذابیت بیشتر کار شود.
حال و هوای قصه و شمایل بصری سریال خیلی به فیلم «روز سوم» محمدحسین لطیفی شباهت دارد. بویژه صحنه مربوط به بمب‌گذاری در بازار خرمشهر که بشدت به سکانس بمب‌گذاری حامد بهداد در روز سوم شبیه است. در این سریال همچنین تصویر متفاوتی از اعراب خرمشهر بیان می‌شود. مثلا پدر عارفه جزو عرب‌هایی است که در ارتباط با خرمشهر با عراق و حزب بعث همسوست و احسان دقیقا عاشق دختری می‌شود که به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک در جبهه مقابل آن قرار دارد.

فیلم های مشابه

برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان