ذهن زیبا (به انگلیسی: A Beautiful Mind) نام فیلمی زندگینامهای و درام آمریکایی است که دربارهٔ زندگی جان نَش ریاضیدان برندهٔ جایزهٔ نوبل اقتصاد و مسائلی که به دلیل بیماری روانگسیختگی با آنها مواجه میشود، ساخته شده است.
این فیلم در سال ۲۰۰۱ بر اساس کتابی به همین نام و نوشتهٔ سیلویا ناسار و به کارگردانی ران هاوارد ساخته شده است. بازیگران اصلی آن راسل کرو در نقش جان فوربز نش و جنیفر کانلی در نقش همسر وی هستند.
جوایز
برندهٔ جایزهٔ اسکار:
جایزهٔ بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی برای آکیوا گلدزمن
جایزهٔ بهترین فیلم برای برایان گریزر و ران هاوارد
جایزهٔ بهترین کارگردانی برای ران هوارد
جایزهٔ بهترین بازیگر زن نقش مکمل برای جنیفر کانلی
نامزد جایزهٔ اسکار:
بهترین بازیگر نقش اصلی مرد
بهترین تدوین
بهترین چهرهآرایی
بهترین موسیقی فیلم
بهترین بازیگر مرد
تفاوت با رویدادهای واقعی
روایت فیلم به صورت قابل توجهی با رویدادهای واقعی زندگی نش تفاوت دارد. این فیلم نیز به این خاطر مورد نقد قرار گرفته است، اما سازندگان آن میگویند که نمیخواستند فیلم را به صورت یک ارائه ادبی بسازند.
اولین تفاوت در توصیف استرس و بیماری ذهنی است. فیلم، بیماری او را دیداری و شنیداری توصیف میکند، درحالی که در واقع آنها تنها شنیداری بودهاند.
درخصوص فداکاری بسیار آلیشیا - همسر جان نش - نیز در این فیلم اغراق شده است؛ چرا که آلیشیا در سال ۱۹۶۳ از جان نش جدا شد و هفت سال بعد در ۱۹۷۰ تنها به جان اجازه داد تا در خانه وی زندگی کند. بعد از دریافت جایزه نوبل توسط جان آنها رابطه جدیدی شروع کردند. در سال ۲۰۰۱، جان نش برای بار دوم با آلیشیا ازدواج کرد.
مراسم خودنویس در پرینستون - که در فیلم مشاهده میشود - ساختگی است.
در فیلم، جان نش در سال ۱۹۹۴ قبل از برگزاری مراسم نوبل، میگوید که از داروهای جدیدی استفاده میکند، اما در واقع نش از سال ۱۹۷۰ هیچ دارویی استفاده نکرده است. کارگردان فیلم در این باره چنین توضیح میدهد که به این دلیل، جمله مورد اشاره به سخنان جان اضافه شده است که در غیر این صورت، از فیلم اینطور برداشت میشد که همه انواع بیماران روانگسیختگی بدون دارو میتوانند از پس بیماری خود برآیند.
برخلاف آنچه در فیلم نشان داده میشود، نش هیچگاه در مراسم سنتی دریافت جایزهٔ نوبل سخنرانی نکرد. او بهجای آن سخنرانی کوتاهی را در سمیناری که بهعنوان جایگزین آن مراسم برگزار شده بود ایراد کرد. در فیلم نشان داده میشود که نش در سخنرانی دریافت جایزهٔ نوبل خود از عشق سخن میگوید. در خودزندگینامهٔ کوتاهِ نش، او دربارهٔ بیماریاش بیپرده سخن میگوید ولی اشارهای به عشق نمیکند.