مسافران دهمین فیلم بهرام بیضایی و هشتمین فیلم بلند سینمایی اوست که سال ۱۳۶۹ (اواخر سال) و ۱۳۷۰ ساخته شد؛ و سالِ سپسین، کتابِ فیلمنامهاش که نوشتهٔ فیلمساز است چاپ شد. بیضایی تا ۱۰ سال پس از مسافران فیلم بلند نساخت.
خلاصه داستان:
مهتاب، خواهر ماهرخ، همراه شوهر و دو پسر خردسالش با یک سواری کرایه از شمال به سوی تهران راه میافتند تا آینه موروثی نوعروس خانواده را به جشن عروسی ماهرخ برسانند. در راه زنی روستایی با ایشان همسفر میشود، اما همگی در تصادف با یک نفتکش جان میسپارند. خبر به خانواده میرسد و عروسی به سوگواری تبدیل میشود. گزارشهای پلیس اگرچه صحت تصادف و کشته شدن مسافران را نشان میدهد، نشانی از آینهٔ موروثی پیدا نمیشود. در حالی که همه خانواده مرگ مسافران را پذیرفتهاند، خانم بزرگ دل به سوگ نمیسپارد و چشم به راه میماند تا مهتاب با آینه نوعروس از راه برسد. بر خلاف خواستهٔ خانم بزرگ، سوگواری برگزار میشود و نزدیکانِ کشتگان، رانندهٔ نفتکش و شاگردش، مأموران و دیگران در مراسم شرکت میکنند؛ ولی ماهرخ با حالی پریشان با لباس سفید عروسی پیدا میشود. میان واکنشهای متفاوت حاضران ناگهان مهتاب و دیگر مردگان با آینهٔ موروثی از راه میرسند. بازتاب نور در آینه محفل آنان را غرق در روشنایی میکند. مهتاب آینه را به ماهرخ میسپارد تا عروسی برپا شود.