توتفرنگیهای وحشی (به سوئدی: Smultronstället) فیلمی سوئدی به کارگردانی اینگمار برگمان محصول سال ۱۹۵۷ است. این فیلم در مورد پیرمردی است که گذشته خود را به یاد میآورد. توت فرنگیهای وحشی برندهٔ جایزه خرس طلایی جشنواره فیلم برلین در سال ۱۹۵۸ و جایزه گلدن گلوب برای بهترین فیلم خارجی در سال ۱۹۶۰ شد. این فیلم همچنین نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی شده بود. توتفرنگیهای وحشی از اولین نمونههای برجسته استفاده از جریان سیال ذهن در سینماست.
داستان فیلم
پروفسور بورگ (شوستروم) همراه عروسش، ماریانه (تولین) که در زندگی زناشوئی با همسرش (بیورنستراند) مشکل دارد، برای دریافت دکترای افتخاری (در پنجاهمین سالگرد فارغالتحصیلیاش از دانشگاه) به لوند میرود. در راه، ابتدا سه جوان، سارا (آندرسون) به همراه دو پسر و سپس زوجی را که با یکدیگر مشاجره دارند را سوار میکنند. در طول سفر بورگ دچار کابوس میشود و خاطرات خوش و ناخوش گذشته جلوی روی او جان میگیرند. (سارا شخص دیگری است که در کودکی دوست میداشته است). پس از مراسم در لوند، بهنظر میرسد سارا و دوستانش واقعاً بورگ را دوست دارند. او حالا آرام به خواب میرود...
درباره فیلم
این فیلم شاید، هنوز پرآوازهترین فیلم برگمان باشد. در طرح روایتی بیست و چهار ساعته فیلم، اشخاصی از پنج نسل مختلف ظاهر میشوند، تا برگمان تصویری جامع و کامل از رابطههای انسانی را ارائه دهد. سفر «پروفسور بورگ» مهربان و ظاهرالصلاح به سیری درونی برای شناخت و مرور آنچه در گذشته انجام داده است، تبدیل میشود. رویاروئی «بورگ» با مرگ، تحولی در شخصیت او به وجود میآورد که هراس از نیستی را جایگزین رؤیای زندگی میکند. دقیقاً به همین دلیل فیلم با کابوس او آغاز میشود و با میل او بر خواب و رویابینی خاتمه مییابد. شوستروم بزرگ در واپسین حضور سینمائیاش، تصویری حیرتانگیز از «هراس از مرگ» را ارائه میدهد.