انتقامجویان شامل تونی استارک، استیو راجرز، ثور، بروس بنر، ناتاشا رومانوف و کلینت بارتون در کشور سوکوویا که در اروپای شرقی قرار دارد، به پایگاه هایدرا که توسط ولفگانگ فون استراکر اداره میشود، حمله میکنند. استراکر در این پایگاه با استفاده از عصای لوکی بر روی انسانها به آزمایش میپردازد. آنها با دوتا از نمونههای آزمایشی استراکر مواجه میشوند: دوقلوهای ماکسیموف. پیترو با قابلیت سرعت ابرانسانی و و واندا ماکسیموف که میتواند ذهن را بازی دهد و اشیا را از دور جابهجا کند. استارک عصای لوکی را به دست میآورد.
استارک و بنر درمییابند که در داخل سنگ عصا یک هوش مصنوعی وجود دارد و از آن برای تکمیل پروژه «اولتران» که یک سیستم دفاعی است استفاده میکنند. اولتران با این تصور که باید بشریت را از روی زمین محو کند، جارویس را نابود میکند و به مقر انتقامجویان حمله میکند. او به همراه عصا فرار میکند و با استفاده از منابع استراکر در سوکوویا، خودش را تقویت کرده و برای خودش ارتشی از رباتها میسازد. او استراکر را میکشد و دوقلوها را هم که در بچگی به وسیله موشکهای استارک پدر و مادرشان را از دست دادهاند با خود همراه میکند. آنها به پیش اولیس کلا که یک دلال اسلحه است میروند تا ویبرانیوم به دست آورند. انتقامجویان آنها را دنبال میکنند، ولی واندا ذهن همهشان را تسخیر میکند از جمله هالک. هالک شروع میکند به تخریب شهر تا جایی که استارک جلویش را میگیرد.
تحت تأثیر واکنشهای منفی نسبت به کارهای هالک و از ترس این که توهمات بازگردند، تیم به خانه مخفی بارتون میروند. ثور از آنها جدا میشود و به پیش دکتر اریک سلویگ میرود تا ببیند معنی چیزهایی که در رؤیا دیده چه بوده. همزمان بنر و رومانوف هم تصمیم میگیرند با یکدیگر فرار کنند. اما نیک فیوری سر میرسد و تیم را تشویق میکند تا جلوی اولتران را بگیرند. در سئول، اولتران دکتر هلن چو را که از دوستان استارک است، مجبور میکند تا به وسیلهٔ فناوری تولید سلولش و با استفاده از ویبرانیوم و سنگ داخل عصا، بدنی بینقص برایش بسازد. وقتی اولتران آماده میشود تا وارد بدنش بشود، واندا ذهنش را میخواند و از نقشهاش برای نابودی بشریت خبردار میشود. دوقلوها موضعشان تغییر میکند و علیه اولتران میشوند. راجرز و رومانوف اولتران را پیدا میکنند و بدنش را به دست میآورند، اما اولتران رومانوف را دستگیر میکند.
وقتی استارک جارویس را وارد بدن ساخته شده میکند، میان انتقامجویان درگیری پیش میآید. ویژن به همراه دوقلوها و انتقامجویان به سوکوویا میروند. اولتران در آنجا از باقیمانده ویبرانیوم دستگاهی ساخته که به کمک نیمی از شهر را از زمین جدا میکند و قصد دارد آن را به زمین بکوبد تا با انفجارش انسانها از روی زمین محو شوند. بنر رومانوف را نجات میدهد و رومانوف هم او را تبدیل به هالک میکند. انتقامجویان به مبارزه با ارتش اولتران میپردازند تا این که فیوری به همراه ماریا هیل، جیمز رودز در یک هلی کریر سر میرسند تا مردم را نجات بدهند. پیترو هنگام نجات دادن بارتون تیر میخورد و کشته میشود. واندا که فوقالعاده خشمگین شده پستش را ترک میکند تا باقیماندهٔ اولتران را از بین ببرد. همین موضوع باعث میشود یکی از رباتهای اولتران بتواند ماشین را روشن کند. شهر خالی میشود، استارک و ثور موفق میشوند دستگاه را نابود کنند. بعد هالک رومانوف را در یک جای امن رها میکند و خود با یک جت میگریزد.
فیوری، هیل، رومانوف، چو و سلویگ در مقر جدید انتقامجویان مستقر میشوند. ثور به آزگارد بازمیگردد تا کسی را که مسئول وقایع اخیر هست را پیدا کند. بعد از این که استارک و بارتون جدا میشوند، راجرز و رومانوف آماده میشوند تا انتقامجویان جدید را آموزش دهند: رودز، ویژن، سم ویلسون و واندا.
در سکانسهای میان تیتراژ، تانوس از شکست زیردستانش ابراز نارضایتی میکند و اعلام میکند خودش سنگها را خواهد یافت.
بسیار عالی و مفید بود.
حتما ببینین