نقد سریال «عصر پاییزی»

  • 0 دیدگاه
  • 202 بازدید
نقد سریال «عصر پاییزی»

درباره منتقد

نقد سریال «عصر پاییزی» (نقد فرمالیستی)

نقد سریال «عصر پاییزی»

یک طنز زیرپوستی


سریال «عصر پاییزی» که شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه از شبکه یک سیما روی آنتن می رود، به کارگردانی اصغر نعیمی و تهیه کنندگی جمال شیرمحمدی در ۳۵ قسمت ۴۰ دقیقه ای ساخته شده است. داستان این سریال درباره مردی به نام عطا با بازی علی عمرانی است که ۳۰ سال پس از مرگ همسرش، در شصت سالگی، دوباره ازدواج می کند و همسر جدیدش، مهشید را که نسرین مقانلو ایفاگر نقش اوست، در منزل مادر زن سابقش با بازی مهتاج نجومی اسکان می دهد.

در پی این اتفاق، کوروش تهامی، قهرمان داستان، در نقش پسر عطا تمام ذهنیت و زندگی اش به هم می ریزد و در این وانفسا کارش را نیز بر اثر سوءتفاهمی عجیب از دست می دهد. اختلافات مهشید با مامان پری، مادر همسر مرحوم عطا، ماجراهای رفیع در محل کار، اسکان تدریجی خانواده مهشید در عمارت قدیمی مامان پری و بازگشت برادر او جمشید، که علیرضا خمسه نقش آن را بازی می کند، این جمع ناهمگون را درگیر وقایعی می کند که پیش برنده داستا ن های غریب این عمارت است.

 در این سریال سینا رازانی و رویا میرعلمی نقش دختر و پسر مهشید را بازی می کنند و امیرحسین صدیق، سپیده خداوردی، علی سلیمانی، رضا آهادی، شهرزاد عبدالمجید، سعید پیردوست و مرحوم رامین نعمتی، از دیگر بازیگران آن هستند.

فیلمنامه سریال که توسط آزاده محسنی و سمانه نامدار به سرپرستی علی میرمیرانی نوشته شده است، نه یک متن کمیک، که درام خانوادگی طنزیست که هدف اولیه آن نشان دادن مصائب مربوط به تجدیدفراش سرپرست خانواده هاست و اتفاقات مختلف در اپیزودهای پیوسته در این بستر نمایش داده می شود. عصر پاییزی نه از جنس سریال های طنز آپارتمانی است که گونه های مختلفی از آن تاکنون روی آنتن رفته است و نه از جنس سریال های کمیکی همچون سریال پاورچین. در واقع طنز نه در شکل ظاهری و نه در لایه اولیه، که در زیر لایه های آن شکل می گیرد و اگرچه از فانتزی در روایت شخصیت راوی یعنی رفیع، بهره برده است، این فانتزی محدود به اوست و تنها عواقب آن دامنگیر اهالی این عمارت می شود. البته گاه بازیگران به اشتباه سعی دارند لحظات کمیک کلامی ایجاد کنند، اما این لحظات آنقدر زیاد نیست که نتوان آن را نادیده گرفت. یکی از نمونه های این گونه سریال های طنز، سریال دودکش است که اوایل سال ۹۲ از همین شبکه پخش شد. مهمان ناخوانده نیز مثال دیگری است که آن هم به همین شیوه از طنزهای معمول تلویزیونی فاصله گرفته بود. اما در متن این سریال طنز یک خصیصه دیگر وجود دارد که مدت هاست در سریال های اینچنینی کمتر از آن استفاده شده است و آن حضور شخصیت راوی ست آن هم از نوع اول شخص. اگر چه حضور راوی از هر نوع بسته به سلیقه نویسنده و کارگردان است، اما انتخاب درست و بجای آن می تواند فضای کلی اثر و اتفاقات داستانی را تحت تاثیر قرار داده، متفاوت کند. به عنوان مثال در مینی سریال لیلی با من است که یکی از ماندگارترین طنزهای ایرانی است، روایت متفاوت پرویز پرستویی از آنچه اتفاق می افتد و بیننده شاهد آن است، طنز فیلم را خاص و به یادماندنی کرده است. در عصر پاییزی نیز راوی که درگیر ذهنیات عجیب و غریب خود است، داستان را روایت می کند. همه چیز از دید او طور دیگری به چشم می آید، او مدام در فضای ذهنی خود جا می ماند و متوجه حوادث واقعی که در اطراف او رخ می دهد نیست و در واقع روایت شخصی او به فضای ذهنی خود او محدود است و آنچه بیننده از دید راوی دانای کل یعنی لنز دوربین می بیند چیز دیگریست که او را جلوتر از روایت راوی اول شخص قرار می دهد. این دوگانگی در حوادث، کنش و واکنش و گره های داستانی که در دو راوی فیلم موجود است می توانست طنز جذابتری ایجاد کند که هم فانتزی ملموس تری داشته باشد و هم با استفاده از تضاد و پارادوکس روایی طنز را پرمایه تر از چیزی که هست، شکل دهد. اما متاسفانه این خمیرمایه ای که در متن دیده می شود، به عمل درنیامده و در سطح اولیه خود محدود مانده و ارائه شده است.

یکی از خصوصیات این سریال استفاده از بازیگرانی است که کمتر در سریال های کمیک ایفای نقش کرده اند. از جمله نسرین مقانلو، مهتاج نجومی، علی عمرانی، سینا رازانی و غیره که بیشتر و پیشتر آنها را در نقش های مثبت و منفی سریال های پلیسی و درام های اجتماعی دیده ایم و همین مساله باعث شده تا آنها بازی متفاوتی داشته باشند و طنز و طنازی شخصی خود را بر فضای اثر حاکم کنند و از تکرار کمدی کمدین های سینمایی و تلویزیونی ایران، پرهیز به عمل آورند. در این مجموعه تلویزیونی حتی بهنوش بختیاری که یکی از همین کمدین های نامبرده است، بازی متفاوت و طنز شیرینی دارد که سوا از دیگر تجربه های اوست.

ویژگی دیگری که در این سریال بارز است، تصویربرداری آن با مدیریت سیروس عبدلی است. از آنجا که یکی از خصوصیات یک سریال کمیک ریتم تند اتفاقات و حوادث پی در پی است، بیشتر این سریال ها از کات های فراوان و پلان هایی که از زمانبندی کوتاهی برخوردارند استفاده می کنند یا در فیلم هایی که رگه های فانتزی دارند به لنزهای فیش آی رو می آورند یا زوایای عجیب و غریب که گاه نه تنها فانتستیک ماجرا را عینیت نمی دهند، بلکه بی معنا و زائد به نظر می رسند، سود می جویند. اما در این سریال و در قسمت هایی که تاکنون از آن پخش شده است، خبری از این ماجرا نیست و تصویربردار بدرستی از پلان های درازمدت، اما پویا و نه ساکن بهره برده است. گروه فیلمبرداری با دریافت این موضوع که پلان های کوتاه وقتی می تواند طنز بصری ایجاد کند که در کنار پلان های بلند قرار بگیرد و ناغافل به نظر برسد، توانسته اند رابطه ای همگن با دیگر عوامل سازنده فیلم همچون جنس بازی بازیگران، فیلمنامه سریال و فضاسازی صحنه ایجاد کنند تا در مجموع عصر پاییزی خوب از آب دربیاید.

تدوین این مجموعه نیز که سیامک مهماندوست تدوینگر پرتجربه و به نام سینما و تلویزیون، آن را به عهده دارد، همچون فیلمبرداری و صداگذاری دقیق فیلم، کمک شایانی به بهبود تولید آن کرده است.

موضوع دیگری که عنوان آن خالی از لطف نیست، موسیقی متن و موسیقی تیتراژ است که توسط فرزین قره گزلو ساخته شده است. این موسیقی که سازبندی آن با شناخت درستی که آهنگساز از ویژگی صوتی سازها دارد با استفاده از پیانو، هارمونیکا، گیتار نایلون، گیتار استیل و ویولون ساخته و نواخته شده است، بخوبی فضایی شاد، فانتستیک و در عین ملو بودن، با تاش های ظریفی از هیجان که توسط ویولن به آن اضافه می شود را به اثر نهایی القا می کند.


برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان