نقد و بررسی فیلم آسیایی های خرپول (Crazy Rich Asians)

  • 0 دیدگاه
  • 260 بازدید
نقد و بررسی فیلم آسیایی های خرپول (Crazy Rich Asians)

درباره منتقد

  • نام: ای.او.(آنتونی الیور) اسکات
  • سن: 57 ساله
  • بیوگرافی :

    ای. او. اسکات (انگلیسی: Anthony Oliver Scott ؛ زادهٔ ۱۰ ژوئیهٔ ۱۹۶۶) روزنامه‌نگار و منتقد فیلم اهل ایالات متحده آمریکا است که به همراه مانولا دارگیس دو منتقد ارشد نیویورک تایمز به‌شمار می‌روند.

    ادامه بیوگرافی همه نقدها

نقد و بررسی فیلم آسیایی های خرپول (Crazy Rich Asians) (نقد استراتژیکی)

نقد و بررسی فیلم آسیایی های خرپول (Crazy Rich Asians)

در حال حاضر که این فیلم به موضوع روز فضای مجازی و اینستاگرام، «آسیایی‌های خرپول» مضمون معروف «جین آستین» یعنی مرد پولداری که به دنبال پیداکردن زنی مناسب برای ازدواج است را دوباره تکرار می‌کند. مرد مورد صحبت در اینجا «نیک یانگ»(هنری گولدینگ)، فرزند شایسته و واجد شرایط و بی‌نظیر یک خانواده‌ی سنگاپوری است که در کار معاملات املاک اند. میزان ثروت او و خانواده‌ش را در سکانس ابتدایی فیلم به خوبی می‌توانیم مشاهده کنیم؛ جایی که مادر او توسط مدیر یک هتل بسیار بزرگ در لندن مورد اهانت قرار می‌گیرد و برای جبران این مسئله، کل هتل و مستغلاتش را یک جا می‌خرد.


خود «نیک» به هیچ وجه درباره‌ی کسی که قصد ازدواج با او را دارد هیچ شکی ندارد؛ «ریچل چو»(کنستانس وو) یک پروفسور در حوزه‌ی اقتصاد در دانشگاه نیویورک که اصالتا اهل کوئینز است. او و «نیک» که حالا به مدت یک سال است که با یکدیگر ارتباط دارند به طور واضحی مناسب همدیگر هستند. حداقل در منهتن این‌گونه به نظر می‌رسد. اما وقتی که آن‌ها برای مراسم ازدواج به سنگاپور باز می‌گردند، «ریچل» متوجه برانداز شدن و مورد ارزیابی قرار گرفتن خود توسط نسل بزرگ‌تر خانواده‌ی همسر و همچنین نگاه‌های خطرناک و شرورانه‌ی رقبای احتمالی خود می‌شود.


هر داستان کمدی رمانتیکی وابسته به موانعی است که در سر راه زوج اصلی اثر برای رسیدن به خوشبختی قرار می‌گیرند. «آسیایی‌های خرپول» که فیلمی است برگرفته و تغییریافته از رمان «کوین وان» است، یک سری برخوردها – بین سنت و فردیت، بین خواسته‌ی قلبی و وظیفه‌ی خانوادگی، بین ثروت دیوانه‌کننده و پویایی محتاطانه – ایجاد می‌کند که بیشتر با خنده و شادی حل می‌شوند تا گریه و اشک. چند مورد کوچک سوگواری و یکی دو مورد ملودرام در اثر حضور دارند اما هیچ مسئله‌ای در حدی تهدید بزرگی محسوب نمی‌شود که شادی پایانی اثر را تهدید کند.


محل رویدادهای اثر شگفت‌انگیز است – اگر جایی در سنگاپور باشد که کمتر از مکان‌های قابل دیدن در این اثر شگفت‌انگیز باشد، حداقل ما که چیزی در این اثر ندیدیم – موسیقی شگفت‌انگیز است . غذاها نیز شامل غذاهای محلی، خوراک‌های خوشمزه و همچنین غذاهای مخصوص بزم‌ها و مهمانی‌ها می‌شود. اما نکته‌ی اصلی درباره‌ی این مراسم بی‌شک لیست مهمانان آن است. گفته شده است که این اولین فیلم هالیوودی است که در حدود ۲۰ سال اخیر با بازیگرانی که اکثرا آسیایی و یا آسیایی-آمریکایی هستند ساخته شده است و از هر چه بگذریم، نمی‌توان از این نکته چشم‌پوشی کرد که این مسئله باعث دست‌کم گرفته‌شدن عملکرد بازیگران این اثر شده است. از بازیگران این اثر می‌توانیم به «میشل یئو» یکی از بزرگ‌ترین بازیگران بین‌المللی ربع قرن اخیر اشاره کنیم، «کن یئونگ» که استعداد کمدی بسیار خوبی برای مدت طولانی از خود نشان داده است و «آوکافینا» که یک هنرمند موسیقایی، بازیگر و شخصیت مشهوری در چند سال اخیر بوده است.


این تنها یک نمونه‌ی کوچک بود. کتاب آقای «وان» که از کتاب‌های پرفروش سال بوده است و از زمان انتشارش در سال ۲۰۱۳ دو دنباله بر آن نیز نوشته شده است، چیزی بالغ بر بیش از ۵۰۰ صفحه است و شامل پاورقی‌ها، جدول‌های نسب‌شناسی و بخشی که اسامی در آن‌ها نوشته شده است می‌شود. اگر بخواهیم منصف باشیم باید گفت که با تمام این جزئیات این کتاب پتانسیل یک یا دو فصل از یک سریال تلوزیونی را دارد و فیلمی که توسط «جان ام.چو» ساخته شده است به‌گونه‌ای عجولانه و فشرده به نظر می‌رسد. اثر خیلی حجیم است و در عین حال انگار چیزهایی زیادی را کم دارد.


اگرچه با این حال هنوز هم سخت نیست که از این اثر لذت ببریم، اگرچه این مسئله‌ برای «ریچل» بیچاره صحیح نیست. پس از یک گشت و گذار لذت‌بخش با افرادی که به زودی تبدیل به نزدیکان او خواهند شد یعنی دوستان دوران کودکی «نیک» به نام‌های «کالین» و نامزدش «آرامینا»، درام خانوادگی و حماقت موجود در این قضیه وارد سطح بالاتری می‌شود. ریچل با یکی از دوستان قدیمی «نیک» که رابطه‌ی صمیمانه‌ای با هم داشته است یعنی «آماندا» آشنا می‌شود که کمتر از چیزی که به نظر می‌رسد دوست است. مسئله‌ی دیگر اما «آسترید»(گما چان)، دخترعموی فوق‌العاده پر زرق و برق «نیک» است که داستان‌ها و مشکلات ازدواج او بخش دوم داستان اثر را تشکیل می‌دهند. همسر او یعنی «مایکل»(پیر پینگ) همچون «ریچل» یک غریبه است و عدم اعتماد به نفس او به خاطر قروت همسرش باعث شده تا ازدواجشان تبدیل به یک مسئله‌ی بحران‌ساز بشود.


یکی دیگر از علامت‌های دردسر در این اثر هر از گاهی از راه می‌رسد، آن‌ هم زمانی است که مادر «نیک» یعنی «النور»(خانم یئو) به «ریچل» نگاه می‌کند (پدر او به دلیل یک سفر کاری حضور ندارد). قضاوت‌هایی که او درباره‌ی «ریچل» می‌کند به نظر بسیار شدید و ناجوانمردانه هستند اما او یک شکوه و عظمت غیرقابل‌انکار نیز دارد؛ یک جدی‌بودن خاص درباره‌ی خانواده، قدرت و هویت خودش که در عین بی‌رحمانه‌ بودن بسیار خاص است. در حالی که هیچ شکی وجود ندارد که «آسیایی‌های خرپول» در نهایت به سوی عشق واقعی و انتخاب آزادانه حرکت خواهد کرد اما در عین حال به ارزش‌های دیگر نیز ارج کافی را می‌نهد.


فیلم بیشتر متعهد به ارزش زمان خوب است. فیلم یک جشن کامل برای زندگی لاکچری و پول است که اشاراتی به مشکلات اختلاف طبقاتی دارد که بیش از اینکه مرتبط با حسادت یا خشم باشند مرتبط با آرزو هستند و رویدادهای آن در آسیایی اتفاق می‌افتد که به طرز معجزه‌آسایی تهی از تاریخ و سیاست است. تسکین‌دهنده‌ی این اثر را می‌توان «پیک لین گو» که رفیق «ریچل» است و والدین او دانست(آقای یئونگ و کو چینگ مان)، کسانی که رفتارشان در تضاد کامل با زندگی اشرافی خانواده‌ی «یونگ» است. تمام افراد آن خاندان به اندازه‌ی «النور» شاهوارانه و یا به اندازه‌ی پسرش دوست‌داشتنی نیستند. مجموعه‌ای از روابط بامزه و همچنین یک پسرعموی همجنسگر*ا نیز وجود دارند که به اندازه‌ی خود لحظات شادی را فراهم می‌کنند.


بدون خیانت کردن به هیچ‌گونه نوستالژی‌بازی، «آسیایی‌های خرپول» دنیایی را خلق می‌کند که توسط سلسله مراتب و نقش‌هایی که از قبل تجویز شده اند معنا پیدا می‌کنند، آن هم به‌گونه‌ای که فیلم‌ها و رمان‌های کلاسیک را دوباره به یاد می‌آورد. بخش رمانتیک اثر به همان اندازه‌ای که مرتبط با «ریچل» و «نیک» است، مرتبط با آن زندگی اشرافانه نیز هستند. چیزی که به نظرم از هر چه که بگذریم مدرن نیز هست.


برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان