نقد و بررسی فیلم Aloha (خداحافظ) جدیدترین اثر کامرون کرو

  • 0 دیدگاه
  • 497 بازدید
نقد و بررسی فیلم Aloha (خداحافظ) جدیدترین اثر کامرون کرو

درباره منتقد

  • نام: جیمز براردینلی
  • سن: 57 ساله
  • بیوگرافی :

    جیمز براردینلی (متولد ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۷) نویسنده و منتقد فیلم آمریکایی است.وی در نیوجرسی آمریکا متولد شد و پس از طی کردن دوران کودکی به چری هال و پس از آن به پیسکاتاوی نقل مکان کرد. وی از دانشگاه پنسیلوانیا مدرک کارشناسی ارشد برق را اخذ نمود و برای سالیان سال در این حوزه مشغول به کار شد. وی همسر خو...

    ادامه بیوگرافی همه نقدها

نقد و بررسی فیلم Aloha (خداحافظ) جدیدترین اثر کامرون کرو (نقد فرمالیستی)

نقد و بررسی فیلم Aloha (خداحافظ) جدیدترین اثر کامرون کرو

کارگردان :Cameron Crowe

نویسنده :Cameron Crowe

بازیگران :Bradley Cooper,Rachel McAdams,Emma Stone

خلاصه داستان :يک پيمانکار نظامی به منطقه_ای که بزرگ‌ترين موفقيت‌های کاری‌اش را به دست آورده است باز می‌گردد و دوباره به عشق قديمی‌اش نزديک می شود و در عين حال ناخواسته عاشق يکی از بهترين کارآموزهايش می‌شود.


/wp-content/uploads/media/kunena/attachments/5976/Aloha1.jpgکامرون کرو در طول دو دهه نخست فيلم سازی‌اش، کارگردانی مهم و دوست داشتنی محسوب می‌شد، فيلم‌هایی نظير «زمان‌های سريع در ريجمونت های»(Fast Times at Ridgemont High) (به عنوان نويسنده)، «چيزی بگو»(Say Anything) (به عنوان کارگردان و نويسنده)، «جری مگواير»(Jerry Maguire) (به عنوان کارگردان و نويسنده) و «تقريباً معروف»(Almost Famous) (به عنوان کارگردان و نويسنده) گواه اين ادعا هستند. اما ۲۰۰۱ سالی بود که ستاره سعادت کرو غروب کرد، يعنی همان سالی که «آسمان وانيلی»(Vanilla Sky) او با واکنش بی رمق منتقدان مواجه شد و نتوانست به فروش خوبی در گيشه دست يابد. فيلم «اليزابت تاون»(Elizabethtown) اين فيلمساز در سال ۲۰۰۵ نخستين شکست تمام عيار او محسوب می‌شود. بعد از يک وقفه شش ساله او در فصل تعطيلات ۲۰۱۱ با فيلم «ما باغ وحش خريديم»(We Bought a Zoo) بازگشت، گرچه اين فيلم يک گام رو به جلو بود، اما نمی‌شد آن را برگشت به فرم قبلی توصيف کرد. حالا، بعد از چهار سال، او می‌گويد، «خداحافظ/ Aloha». در نتيجه نشت اطلاعات بعد از هک شدن کمپانی سونی، اين فيلم قبل از اکران به دردسر افتاد. بعد از تماشای فيلم به راحتی می‌توان متوجه نگرانی‌های روسای اين استوديوی فيلم سازی شد. «خداحافظ» بدترين فيلم کرو تا به امروز است، چرا که حتی «اليزابت تاون» را تحت‌الشعاع قرار داده و توانایی‌های اين کارگردان را زير سئوال برده است (اتفاقی که درباره راب راينر نيز رخ داده است).

/wp-content/uploads/media/kunena/attachments/5976/Aloha2.jpgتعيين سطح «خداحافظ» کار دشواری است. اين اثری تاريک و درهم و برهم است. البته در اين فيلم چند تک صحنه خوب وجود دارد- که اغلب نشان دهنده نوعی تعامل بين فردی که به امضای کرو تبديل شده است هستند- اما تعدادشان خيلی کم است. داستان خسته کننده است و با خرده داستان‌هایی که هرگز ربطی به هم ندارند حالتی گسيخته و پراکنده دارد. بازی برادلی کوپر يکنواخت نيست و فاقد کاريزما است و نمی‌توان تشخيص داد که برخی از بازيگران ديگر به خصوص الک بالدوين و جان کارسينسکی برای خنده در فيلم حضور دارند يا قرار است کاراکترهای جدی را بازی کنند.

/wp-content/uploads/media/kunena/attachments/5976/Aloha3.jpgبرای مدتی معلوم نمی‌شود که اين فيلم پرنوسان کجا می‌رود. برايان گيلکرست (کوپر) به محل کار قديمی‌اش در هاوایی برمی گردد تا برای رئيس سابقش، کارسون ولچ مولتی ميلياردر (بيل مورای) کار کند. برايان سابقه کار با کارسون را دارد- او عمليات‌هایی برای اين شرکت در افغانستان انجام داده است و در آنجا دچار آسيب‌ديدگی جدی شده است. او اين را فرصتی برای بازگشتن به صحنه تلقی می‌کند. اين همچنين به معنای بازگشت به آغوش يک عشق قديمی، تريسی (ريچل مک آدامز)، و فرصتی برای شعله ور کردن يک ماجرای عشقي با دستيارش آليسون (اما استون) نيز است. تا نيمه فيلم، کرو به بيننده اجازه نمی‌دهد تا متوجه هدف بريان در هاوایی شود- به نظر می‌رسد می‌خواهد مراسمی را اجرا کند، اما اين ظاهراً پوششی برای مأموريت واقعی‌اش است. متأسفانه، وقتی که واقعيت رو می‌شود، چرند به نظر می‌رسد. وقتی که پای کمپلکس نظامی- صنعتی در ميان باشد، فيلمساز ممکن است دقيق باشد، اما درک کمی از نحوه اجرای عملی اتفاقات دارد. شايد قرار بوده که اوج بزرگ فيلم جنبه استعاری داشته باشد. شايد کرو سعی می‌کند تا به نکته ای اشاره کند. به هر حال، اين فيلم آشفته بازار بزرگی است و بيننده را راضی نمی‌کند. صحنه آخر چند پرسش گيج کننده که معلوم نيست از کجا آمده‌اند مطرح می‌کند.

/wp-content/uploads/media/kunena/attachments/5976/Aloha4.jpgفيلم‌های کرو اغلب دچار جراحی بعد از توليد می‌شوند. برای مثال در «تقريباً معروف» حدود ۴۰ دقيقه بين کات‌های کارگردان و فيلم نهایی اختلاف وجود داشت. فيلم به قدری از هم گسيخته است که فرد می‌تواند حدس بزند که بخش زيادی از آن حذف شده است. اما حتی اگر توليد هم بهتر بود، نمی‌توانست پايان بندی بسيار بد آن را جبران کند. هر گونه درگير شدن مخاطب هنگام تماشای صحنه های اين مثلث عشقی با تغيير تمرکز فيلم روی بيل موری و الک بالدوين از بين می‌رود. و صحنه مربوط به گفتگوی برايان و آليسون با يک بومی هاوايایی که زمينه ساز چيزی است که بعد رخ می‌دهد ناتمام رها می‌شود.

/wp-content/uploads/media/kunena/attachments/5976/Aloha5555.jpgدر اين فيلم چندين لذت کوچک وجود دارد. برخی صحنه‌ها بين برايان و آليسون خوشايند هستند. حاضرجوابی‌ها تند و تيز هستند و جذبه بين بازيگران خيلی خوب است. بازی اما استون کاراکتر جذابی را به تصوير می‌کشد که اشتياق زيادی در بيننده ايجاد می‌کند. نوعی حس ترحم در رابطه بين برايان و تريسی احساس می‌شود. آن‌ها می‌دانند که نماينده «عشق بزرگ» زندگی يکديگر هستند، اما اين را خوب نشان نمی‌دهند. هرگز نشانه ای دال بر بازگشت دوباره اين دو به هم نمی‌بينيم، آن‌ها فقط در آنچه ممکن بود رخ دهد غلت می‌زنند.

/wp-content/uploads/media/kunena/attachments/5976/Aloha66666.jpgدليل اصلی نااميدی اين است که بنياد و اساس فيلم – شبيه آنچه در «فراموش کردن سارا مارشال»(Forgetting Sarah Marshall) رخ می‌دهد- ممکن است در اتاق فرماندهی کرو قرار داشته باشد. آثار او نشان داده‌اند که او کارگردان رمانتيکی است و اين ژانری است که اگر به درستی ساخته و پرداخته می‌شد می‌توانست اين فيلم را به يک اثر کمدی رمانتيک خوب تبديل کند. علاوه بر اين، اين فيلم دارای سه تن از جذاب‌ترين بازيگران هاليوود (از جمله دو بازيگری که اخيراً نامزد دريافت اسکار شده‌اند) است…..ولی باز نتيجه ضعيف شده است. حتی علاقه کرو به استفاده از موسيقی پاپ برای بيان داستان جواب نداده است- آهنگ «اشک‌های ترس» بيشتر اجباری است تا اين که ارگانيک باشد.

کلمه aloha در انگليسی «سلام» يا «خداحافظ» معنا شده است. ولی بياييد اميدوار باشيم که اين فيلم به منزله خداحافظی کرو با حرفه فيلم سازی نباشد.

برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان