نقد و بررسی نامزدهای نخل طلای ۲۰۱۵: The Lobster (خرچنگ) اثر یورگوس لانتی‌موس

  • 0 دیدگاه
  • 276 بازدید
نقد و بررسی نامزدهای نخل طلای ۲۰۱۵: The Lobster (خرچنگ) اثر یورگوس لانتی‌موس

درباره منتقد

  • نام: پیتر بردشاو
  • سن: 61 ساله
  • بیوگرافی :

    Peter Bradshaw: پیتر بردشاو ( زاده ۱۹ ژوئن ۱۹۶۲ انگلیس) نویسنده، روزنامه‌نگار و منتقد فیلم اهل انگلستان است. او با روزنامه گاردین همکاری می‌کند.

    ادامه بیوگرافی همه نقدها

نقد و بررسی نامزدهای نخل طلای ۲۰۱۵: The Lobster (خرچنگ) اثر یورگوس لانتی‌موس (نقد فرمالیستی)

نقد و بررسی نامزدهای نخل طلای ۲۰۱۵: The Lobster (خرچنگ) اثر یورگوس لانتی‌موس

کارگردان :Yorgos Lanthimos

نویسندگان :Yorgos Lanthimos, Efthymis Filippou

بازیگران :Colin Farrell, Rachel Weisz, Jessica Barden

خلاصه داستان : در پادآرمان‌شهری در آینده و یا شاید یک دنیای موازی عجیب، بزرگ‌سالانی هستند که مجردند و یا در پیدا کردن زوج ناتوانند. آن‌ها باید به یک هتل بروند و ظرف ۴۵ روز شریک زندگی مناسبی پیدا کنند؛ در غیر این صورت، به حیوانی دل‌خواهِ خودشان تبدیل می‌شوند و آن‌ها را در جنگل رها می‌کنند…


 

/wp-content/uploads/media/kunena/attachments/3647/thelobster2.jpgیورگوس لانتی‌موس با یک ماجراجویی ترسناک دیگر پا به جشنواره‌ی کن گذاشته است. اولین فیلم انگلیسی‌زبان این کارگردان یک کمدی سیاه ابزورد است که در ابتدا یک ماجراجویی عجیب و بامزه به‌نظر می‌رسد، اما رفته‌رفته این روند تغییر می‌کند و فیلم از ایده‌ی کمیک اصلی‌اش که تبدیل شدن انسان به حیوان است فاصله می‌گیرد. «خرچنگ» (The Lobster) فیلمی است طنزمحور درباره‌ی دغدغه‌های دنیای پیرامون ما و روابط عاشقانه. این عقیده وجود دارد که سعادت بشری در گرو هم‌سر گرفتن است و این یک اصل متمدنانه است که ما را از جانوران متمایز می‌کند.

در پادآرمان‌شهری در آینده و یا شاید یک دنیای موازی عجیب، بزرگ‌سالانی هستند که مجردند و یا در پیدا کردن زوج ناتوانند. آن‌ها باید به یک هتل بروند و ظرف ۴۵ روز شریک زندگی مناسبی پیدا کنند (این رابطه باید به تأیید افرادی خاص برسد.)؛ در غیر این صورت، به حیوانی دل‌خواهِ خودشان تبدیل می‌شوند و آن‌ها را در جنگل رها می‌کنند. البته آن‌ها می‌توانند، با تحویل دادن مجردهایی که فرار کرده و یا پنهان شده‌اند، برای پیدا کردن زوج زمان اضافی بخرند.

/wp-content/uploads/media/kunena/attachments/3647/thelobster3.jpgیک معمار تنها و غمگین (کالین فارل) به این هتل عجیب و بزرگ که نقش مدیر سخت‌گیر آن را اولیویا کلمن بازی می‌کند فرستاده می‌شود و به‌سختی دو دوست (بن ویشا و جان سی ریلی) پیدا می‌کند. او به آن‌ها می‌گوید که، اگر در یافتن هم‌سر موفق نباشد، دوست دارد به خرچنگ تبدیل شود، زیرا خرچنگ‌ها عمری طولانی دارند، و خودش هم دریا را دوست دارد. به او گوش‌زد می‌کنند که، اگر به خرچنگ تبدیل شود، ممکن است سرنوشت وحشتناکی در یک رستوران نصیبش شود!

آن‌ها همگی باید از قوانین هتل پی‌روی کنند: رقص و تعامل اجتماعی و همچنین قانون سخت ممنوعیت استمنا. اما فارل به فرار و زندگی در جنگل با مجردهای فراری فکر می‌کند که بهتر از شرایط سخت و احمقانه هتل است. او عاشق زنی زیبا و تنها (ریچل وایس) می‌شود و در این بین با قوانین سفت و سخت که کارمندی بی‌رحم (لئا سیدو) عهده‌دار اجرای آن‌هاست برخورد می‌کند.

/wp-content/uploads/media/kunena/attachments/3647/thelobster1.jpgفیلم خرچنگ زیبا، غریب و به‌سبک آشنای لانتی‌موس ساخته شده است: فضای هتل به‌خوبی ترسیم شده و فیلم، با قرار دادن دنیای عجیب و ناشناخته در کنار مبلمان و معماری و آسایش هتل، تضاد جالب و طنزآمیزی ایجاد کرده است. این بخش از فیلم مانند تعطیلات آخر هفته یا یک بازی دسته‌جمعی جهنمی است! این فیلم مرا کمی یاد «نبرد رویال» (Battle Royale) ساخته‌ی کینجی فوکوساکو انداخت که به تنازعی برای بقا می‌مانست یا حتی فیلم «فرار لوگان» (Logan’s Run) ساخته‌ی مایکل اندرسون که انسان‌هایش در سی‌سالگی می‌مردند.

وقتی فضا و لوکیشن فیلم از هتل به جنگل بدل می‌شود، انرژی و اتمسفر خاص فیلم کم‌رنگ می‌شود. گره‌های فیلم که به‌خوبی ایجاد شده بودند، فضای غریب فیلم، و شوخی‌های بامزه تأثیر خودشان را از دست می‌دهند. در این بخش سبک عجیب و آشنای لانتی‌موس مصنوعی جلوه می‌کند. مخاطب منتظر یک نقطه‌ی اوج در فیلم است، صحنه‌ای که نشان دهد تبدیل رخ می‌دهد یا نه، صحنه‌ای که ایده‌ی جذاب و تکان‌دهنده‌ی «خرچنگ» و سرگذشت مبهمش را در ذهن نگه دارد. در این مورد فیلم ناامیدکننده است. با وجود این، هست چند قسمت شگفت‌انگیز، عجیب و خنده‌دار که تنها لانتی‌موس از عهده‌ی اجرای آن‌ها برمی‌آید.

برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان