نقد و بررسی فیلم قطاربازی ۲ (T2 Trainspotting )

  • 0 دیدگاه
  • 224 بازدید
نقد و بررسی فیلم قطاربازی ۲ (T2 Trainspotting )

درباره منتقد

  • نام: رابی کالین
  • سن: ثبت نشده!
  • بیوگرافی :

     رابي كالين (Robbie Colin)، نویسنده و منتقد سینما می باشد.رابین دوره های نقد فیلم را در دانشگاه سنت اندروز (University of St Andrews) گذراند.وی هم اکنون در روزنامه تلگراف بريتانيا مشغول به فعالیت می باشد و در آنجا به عنوان برترین منتقد فیلم شناخته شده است.

    ادامه بیوگرافی همه نقدها

نقد و بررسی فیلم قطاربازی ۲ (T2 Trainspotting ) (نقد استراتژیکی)

نقد و بررسی فیلم قطاربازی ۲ (T2 Trainspotting )

کارگردان :Danny Boyle

نویسندگان :Irvine Welsh (novel), John Hodge

بازیگران :Ewan McGregor, Ewen Bremner, Jonny Lee Miller

خلاصه داستان : بیست سال پس از اتفاقات نسخه قبلی فیلم می گذرد.مارک رنتون به اسکاتلند باز می گردد تا با دوستان صمیمی اش بار دیگر کار های خارق العاده انجام دهد و یک خانه راحت برای زندگی اش اجرا کند اما …


چرا به عقب برگردیم؟ هر فیلم دنباله‌داری که ارزش دیدن داشته باشد باید به طور قانع کننده‌ای به این سؤال جواب بدهد- به خصوص یک دنباله با دو دهه فاصله، فیلمی آنچنان نمادین که در طول تیتراژ شروع خود به سینمای انگلستان انرژی دوباره بخشید.

http://www.naghdefarsi.com//wp-content/uploads/media/kunena/attachments/8299/T2Trainspotting20171.jpgجوابی که T2 Trainspotting دنی بویل ارائه می‌دهد همان جوابی است که هر کدام از ما ممکن است قبل از یک جلسۀ طولانی خودبینی نوستالژیک ارائه بدهیم: اول اینکه بفهمیم چه کسی هستیم، و دوم درک اینکه چرا به جایی که انتظار داشتیم نرسیده‌ایم.

در سال ۱۹۹۶، در مونولوگی که تقریباً هر نوجوان بریتانیایی آن را از حفظ می‌دانست، دار و دستۀ معتادان و اراذل قطاربازی با افتخار و پر سر و صدا انتخاب کردند که زندگی را انتخاب نکنند. اما امروز، همۀ آن‌ها با این احتمال نگران کننده کنار آمده‌اند که در واقع ممکن است زندگی آن‌ها را انتخاب نکرده باشد.

عاقبتِ آن‌ها در بهترین حالت ترکیبی از بد و خوب است: مارک رِنتون (ایوان مک‌گرگور) در تلاش بوده که زندگی جدیدی را در آمستردام شروع کند، در حالی که فرانسیس بِگبی روانی (رابرت کارلایل) به خاطر قتل این بیست سال را در زندان سلطنتی ادینبورگ گذارنده و محکومیتش همچنان ادامه دارد.

سایمون ویلیامسون (جانی لی میلر) همچنان در حال کلاه‌برداری بوده و با اینکه یک شریک جرم جدید دارد (یک اسکورت بلغارستانی به نام ورونیکا که نقش او را آنجلا ندیالکووا بازی می‌کند)، اما از نظر اخلاقی هنوز هم مثل زمانی است که او را با نام سیک بوی[۱] می‌شناختند. و بعد می‌رسیم به دانیل «اِسپاد» مورفی (ایوِن برِمنر) که خود را از بند هروئین آزاد کرده- سپس بعد از یک دوره، دوباره به هروئین روی آورده و پول و آینده‌اش را دود می‌کند. این چهار نفر مثل همیشه باهم تناسبی ندارند، اما این بار در دو چیز بزرگ باهم مشترک هستند: گذشته‌شان، و یک وحشت پایدار در مورد آینده‌ای که در انتظار هر کدامشان است.

http://www.naghdefarsi.com//wp-content/uploads/media/kunena/attachments/8299/T2Trainspotting20173.jpgفیلم جدید که مثل اولی فیلمنامه‌ش توسط جان هاج نوشته شده است، اقتباس آزادی از رمان سال ۲۰۰۲ اروین ولش با نام پ*ورنو بوده و سرانجام پس از هشت سال بازنویسی و فرآیند به ظاهر سختِ گرد هم آوردن بازیگران اصلی (که شامل بر طرف کردن یک دهه بیگانگی بین بویل و مک‌گرگور هم می‌شد) به روی پرده آمده است.

قسمت پ*ورنوگرافی رمان پ*ورنو- قسمتی که در آن سیک بوی یک فیلم پ*ورن خانگی می‌سازد- با یک طرح جدید برای باز کردن یک روسپی خانه در طبقۀ اول میخانۀ عمۀ سایمون، پورت سانشاین، جایگزین شده که عمداً در کنار یک انبار کالای قراضه واقع شده است.

بخش‌هایی از رمان ولش به فیلم راه پیدا کرده‌اند، یکی از بهترین آن‌ها یک جوک با کیفیت در مورد فرقه‌گرایی گلاسکویی و ارتباط آن به شمارۀ پین یک کارت اعتباری است که بویل و گروه بازیگرانش آن را به سطح لذت بخشی ترقی داده‌اند. و موتور اصلی داستان- تلاش سیک بوی و بگبی برای انتقام از رنتون که در آخر فیلم قبلی با سهم آن‌ها از یک معاملۀ۱۶۰۰۰ دلاری مواد مخدر فرار کرد- همچنان سرجایش بوده و در حال دور گرفتن است.

در یکی از آن افاضات کلام سیک بویی که بلافاصله قابل شناسایی هستند، سایمون با رنگ پریدگی می‌گوید: «موج نوسازی هنوز ما را نشسته است.» هاج به طور چشمگیری موفق شده است تا صدای متمایز هر شخصیت را بازیابی کند و ناگفته نماند که بازیگران هم در احیای نقش‌های خود بسیار خوب عمل کرده‌اند.

T2 Trainspottingشاید اتفاقی نبوده که میلر از زمان فیلم اصلی اینچنین قدرت ستاره بودن از خود نشان نداده است- بی ثبات و در عین حال جذاب، او مهرۀ محوری دراماتیک T2 است، حداقل بیشتر از مک گرگور که زمان‌بندی کمیک خوب، تیپ و ظاهر مک‌گرگور و یک مونولوگ محرک (به روز رسانی همان چیزی که خودتان می‌دانید) دارد، اما معمولاً یک نقش کمکی در داستان‌های سایر افراد است. خوشبختانه برمنر همچنان یک ترکیب ترحم انگیز گوش و زانو است و با اینکه کارلایل کمی بیش از حد مجبور شده که از نقش کمیک به یک تبه کار تبدیل شود، هر جمله از نقشش را با تعهد کامل ادا می‌کند.

از صفرا صحبت شد و باید گفت که این فقط یکی از مایعات شومی است که بویل در فیلم به اطراف می‌پاشد: بقیه شامل خون، ادرار و فانتا می‌شوند. شالودۀ فیلم مدل پریمو اسکوز با دانۀ اضافی بوده، و از نظر بصری با یکنواختی و پیوستگی تأثیرگذاری با فیلم اصلی درهم ادغام می‌شوند. (کلیپ‌های زیادی وجود دارند)

مثل فیلم اصلی، T2 هم به این راضی است که با هرچه که شخصیت‌های فیلم به آن می‌پردازند وقت بگذارند. اتفاقات بسیار کمی در فیلم وجود دارند که به نظر بر جهت فیلم تأثیر می‌گذارند، و همان چیزهای کم هم دور و نامأنوس به نظر می‌رسند، تقریباً گویی که بعداً به آن‌ها فکر شده است. همچنین سرشار از یادآوری فیلم اول است- برخی به همان اندازه که نامحسوس بوده تأثیرگذار بودند، سایرین به شدت دلفریب.

T2 Trainspottingبهترین نمونه بخشی است که اسپاد متوجه می‌شود به پل ریجنت برگشته است، درۀ تنگ و عمیق ساختمان‌های استیجاری که او و رنتون در ابتدای فیلم اول با ریتم موزیک Lust for Life ایگی پاپ در آن فرار کردند- یک حفرۀ ساکت و به طور نیروبخشی غمگین در داستان پر هیاهوی مرکزی. همچنین سفر بازگشت تلخ بازیگران اصلی به کارور، ایستگاه راه آهن پوشیده از مه در کنار دریاچۀ لاک اوسیان هم خوشایند است.

رنتون می‌گوید: «ما به خاطر عمل یادآوری اینجا هستیم.» که سایمون در جوابش با خر خر می‌گوید: «تو به خاطر نوستالژی اینجایی. تو یک توریست در جوانی خودت هستی.»

خب کدام است؟ قطاربازی اصلی- که امیدواریم مجبور نباشیم به آن T1 بگوییم- فقط یک ماه کمتر از بیست و یک سال پیش در انگلستان اکران شد، و بار جنونِ در حد افراط و جذاب بریتانیایی آن چنان واگیردار بود که حالا ناممکن است بفهمیم که آیا محصولی از زمانۀ خود بود یا زمانه محصول آن بوده است.

دنبالۀ آن شانس برابری با میراث فیلم اصلی را ندارد، اما آن را لکه دار هم نمی‌کند: با اینکه فیلم از سلف خود تغذیه می‌کند، به خودی خود هم ارزشمند است. کسی چه می‌داند، شاید شروع یک سنت جدید باشد. سری فیلم‌های عاشقانۀ قبل از… ریچار لینکلتر را با مواد مخدر درجۀ یک در نظر بگیرید. T3، جمعه ۲۹ ژانویۀ سال ۲۰۳۸؟ همین حالا این را در دفتر خاطرات خود علامت بزنید.


نقد فارسی

برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان