شهرام علیدی

کارگردان | ثبت نشده!
  • اشتراک
  • 0 دیدگاه
  • 391 بازدید

درباره هنرمند

بیوگرافی

شهرام علیدی (زادهٔ ۲۰ آذر ۱۳۵۰ در سنندج کردستان، یکی از استان‌های غربی ایران و هم‌مرز با کردستان عراق)؛ کارگردان، فیلم نامه نویس، طراح صحنه و تهیه‌کنندهٔ ایرانی ست. علیدی در سال ۱۳۸۷ با اتکا به سابقهٔ پربار خود در عرصهٔ ساخت فیلم کوتاه و پس از ۴ سال تلاش مداوم و مواجه با مشکلات و درهای بستهٔ فراوان، توانست فیلم زمزمه با باد اولین فیلم بلند سینمایی خود را بسازد. فیلمی که هم تحسین منتقدین را برانگیخت و هم جایزه‌های فراوانی را به ارمغان آورد. برنده ۳ جایزه از بخش هفته منتقدین شصت و دومین جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۰۹همچنین موفق به دریافت جوایز متعددی از سوی جشنواره‌های جهانی چون جشنواره فیلم‌های تاریخی «پساک» فرانسه، جشنواره بین‌المللی فیلم آمال اسپانیا، جشنواره فیلم «ترومسو» نروژ، جشنواره بین‌المللی فیلم «آمازون» برزیل و جشنواره فیلم «بمبئی» هند و جشنواره بین‌المللی فیلم براتیسلاوا نیز شد. این فیلم اخیراً نامزد جایزه «اینگمار برگمن» از شورای فیلم «نوردیک» نیز شده‌است.
فیلم‌های دیگر وی همچون خاطرات اسب سیاه که دومین ساختهٔ بلند وی و تولید مشترک ایران و ترکیه است و روستای سرشماری نشده، نیز از ساخته‌های درخشان وی به‌شمار می‌آیند که موفق به دریافت جوایز بی‌شمار بین‌المللی شد و در بسیاری از فستیوال‌ها، کشورها و شبکه‌های معتبر جهانی اکران و پخش شده‌اند. فیلم انسانی خاطرات اسب سیاه که در ماردین از شهرهای تاریخی و پر رمز و راز ترکیه می‌گذرد و به ممنوعیت زبان مادری وردی در کردستان ترکیه می‌پردازد؛ اولین فیلم این فیلمساز است که برغم افتخارات فراوانی که در جشنواره‌های خارجی کسب کرد، در آذرماه ۱۳۹۵ در گروه هنر و تجربه در ایران به نمایش درآمد و اکران آن همچنان ادامه دارد.
نکته جالب در کارنامه سینمایی علیدی این است که او سابقه دستیاری در هیچ فیلم بلندی ندارد. این نوع فیلمسازان در خلق آثارشان به استفاده از تکنیک‌های ساده همچون تلفیق دیالوگ‌های شاعرانه و حکایت‌های تمثیلی شهرت دارند.

زندگی‌نامه

اولین تجربه هنری او، ایفای نقش در تئاترهای مدرسه‌شان بود. سپس آرام آرام در سن ۱۲، ۱۳ سالگی اتفاق جدیدی در زندگی او به وجود آمد: رنگ و نقاشی. «این کار برای من در سوم راهنمایی جدی شد. به کلاس رفتم و در محضر استاد هادی ضیاءالدینی ـ یکی از نقاش‌های خوب و مطرح کشور ـ قرار گرفتم.» فعالیت در این هنر را تا اواخر دوره نوجوانی ادامه داد و در چندین دوره از مسابقات نقاشی سراسر ایران رتبه اول را از آن خود کرد (مقام اول جوانان ایران در طراحی، سال ۱۳۷۰/ مقام اول جوانان ایران در طراحی ـ کرمان، سال ۱۳۷۱/ مقام دوم جوانان ایران در طراحی، سال ۱۳۷۲/ مقام اول جوانان ایران در نقاشی سال ۱۳۷۲). اولین آشنایی علیدی با سینما از فعالیت‌های او در خانه فرهنگی کردستان به وجود آمد که انجمن سینمای جوان بخشی از آن بود. علاقه‌مندی علیدی به هنر نقاشی وی را به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و مطالعه در رشته نقاشی کشاند، در طی سال‌های دانشگاه به طبع آزمایی در هنرهای دیگر پرداخت و هم‌زمان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز کار تصویرگری انجام داد. او در سال‌های ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۷ به صورت گسترده در زمینهٔ طراحی گرافیک، طراحی داخلی، تصویرسازی کتاب برای کودکان، طراحی صحنه در سینما و تئاتر و همچنین طراحی تیتراژ فیلم فعالیت داشت. این نوع کارهای گرافیکی آرام آرام او را به انیمیشن علاقه‌مند کرد. تا آنجا که سال‌های آخر دانشگاه نقاشی متحرک بخش مهمی از کار هنری و تزش را دربر گرفت، وی در سال ۱۳۷۸ با گرفتن مدرک کارشناسی از این رشته فارغ‌التحصیل شد. در همین سال علیدی دست به اولین تجربه‌اش در فیلم کوتاه نیز زد، تجربه‌ای که البته به سرانجام نرسید: «اولین تجربه‌ای که علی‌رغم میلم موفق به انجامش نشدم یک حلقه وصل بین نقاشی و سینما بود. یک چیزی مثل کمیک استریپ که می‌خواستم نقوشی را که وجود دارد، متحرک کنم.» اما حمایت انجمن سینمای جوان به کمک او آمد و توانست اولین فیلم کوتاه ۱۶ mm خود را که یک مستند داستانی به نام «ماملی» بود بسازد. «شُت» و «زمین سخت و آسمان دور»، فیلم‌های کوتاهی بود که پس از «ماملی» علیدی در آن دست به تجربه و آزمون و خطا زد. سپس فیلم «آخرین روستای سرشماری نشده» نقطه عطفی در کارنامه فیلم‌های کوتاه او به وجود آورد، این فیلم با حضور در جشنواره سونی به مسیر پخش در کشورهای مختلف رسید و در فرانسه اکران شد. پس از این تجربه موفق، علیدی به صورت جدی کار فیلم سازی را ادامه داد، و تا سال ۸۷ چند فیلم کوتاه دیگر ساخت(«دکمه»، «روستای بی رؤیا»، «نفس»، «کوه‌های تهران»). سال ۸۷ در کارنامه علیدی سال سرنوشت سازی بود او توانست پس از چهار سال کوشش و مواجه با مشکلات و درهای بسته فراوان، «زمزمه با باد»، اولین سینمایی بلند خود را بسازد.
وی در ادامه فعالیت‌هایش درزمینه نقاشی در سال ۱۳۸۰ در مقطع کارشناسی ارشد، در رشته انیمیشن سازی از دانشکده سینما و تئاتر، دانشگاه هنر تهران فارغ‌التحصیل شد. علیدی سال ۱۳۸۳ عضو هیئت داوران جشنواره بین‌المللی آوانکا در پرتغال بود و هم‌اکنون عضو فیلمسازان موج نو سینمای ایران است.

کارنامه و کارگردانی

سینما

فیلم بلند

زمزمه با باد / Whisper Whit A Wind

داستان این فیلم دربارهٔ «مام بالدار» (عمو بالدار) پستچی است که سال‌ها میان روستاهای کوهستانی کردستان عراق سفر می‌کند و پیغام‌های مردم را ضبط و به آن‌ها تحویل می‌دهد. روزی یکی از فرماندهان پیشمرگه از او می‌خواهد که صدای گریه فرزندش در هنگام تولد را برای او ضبط کند. هنگامی که مام بالدار در پی یافتن روستای فرمانده‌است، متوجه می‌شود که تمام بچه‌های آن منطقه و همچنین زن باردار فرمانده، به دره دوری برده شده‌اند. مام بالدار به سمت دره به راه می‌افتد و شاهد جنایات وحشتناکی می‌شود. علیدی در این فیلم به جنایات رژیم صدام و تراژدی انسانی در کردستان عراق از زاویه دیگری نگاه می‌کند.

خاطرات اسب سیاه / Black Horse Memories

گروهی از جوانان می‌کوشند زبان کُردی را در کردستان ترکیه آموزش دهند. بخشی از کار این گروه چاپ و توزیع مخفیانه کتاب‌های آموزش زبان کردی برای مدارس زیرزمینی است. آسکه یکی از دختران گروه در حین مأموریت کشته می‌شود. دوستان او تصمیم می‌گیرند وصیت‌های او را به جا بیاورند. آسکه که با یک اسب سیاه بزرگ شده و دلبستگی زیادی به او داشته‌است حالا در جایی دورافتاده، میان کوه‌های آناتولی برای همیشه خوابیده است. دوستان آسکه در تلاش هستند تا محل دفن او را مخفی نگه دارند اما ورود اسب، به حوادث دور از انتظاری می‌انجامد.

فیلم کوتاه

ماملی / Mamly

داستان در مورد خواننده مشهور کرد محمد ماملی است که در اواخر زندگی دچار آلزایمر شده بود، و در عبور از شهر هنگام پخش صدای آواز خود صدای خود را به یاد نمی‌آورد.

شُت/ Shote

هر روز دختر کوچکی کاسه‌ای شیر برای پیرمردی که شکارچی کبک است، می‌برد. شکارچی در خلوت با کبک‌ها گفتگو می‌کند. روزی پیرمرد می‌میرد…

زمین سخت و آسمان دور / Hard ground and faraway sky

یک روز از زندگی کودکانی که قاچاقچی هستند، آن‌ها در مرزهای کردستان جنس قاچاق می‌کنند. خطر، بازی و شوخی، کار و آرزوهای کوچک آن‌ها به تصویر کشیده شده‌اند.

آخرین روستای سرشماری نشده /The Last Uncounted Village

یک مأمور سرشماری به یکی از روستاهای کوهستانی کردستان می‌رود. به رودخانه‌ای بدون پل می‌رسد. او سعی می‌کند، مردم را تشویق کند، تا فرم درخواست از دولت را امضا کنند.

دکمه / The Button

در اوایل دوران جنگ، بچه‌های یک روستای مرزی یک مین تانک پیدا می‌کنند و آن را به تمام اهالی روستا نشان می‌دهند. پلیس مین را از آن‌ها می‌گیرد و جلسه‌ای تشکیل می‌دهد.

روستای بی‌رؤیا / Dreamless Village

این فیلم، داستان مردمی است که خواب نمی‌بینند. روزی چوپان دیوانهٔ روستا کابوسی می‌بیند و آن را برای دیگران تعریف می‌کند.

نفس / The same

داستان چند معتاد که به تازگی ترک کرده‌اند. این فیلم، داستان «نفس» ورزشکاری است که نظاره گر رشد اعتیاد به پیرامونش است.

کوه‌های تهران / Mountains of Tehran

عکاسی حرفه‌ای برای تهیهٔ عکس‌های خبری به کوه‌های دربند در شمال تهران می‌رود. زیبایی و دلربایی برف او را مجذوب خود می‌کند.

درهای بهشتی / Gates of Heaven

مجموعه‌ای از درها و دروازه‌های خانه‌های قدیمی سنندج، که به دوران قاجاریه و صفویه تعلق دارند. در حال حاضر بسیاری از آن‌ها به موزه‌ها اهدا شده‌اند.

رباعی آب / Quatrain of Water

این فیلم ازچهار بخش تشکیل شده‌است. سفر عارفانهٔ آب، خاطرهٔ دریا، مرداب، حوض و کاسهٔ فیروزه‌ای آب ما را با خود می‌برد.

قصیده آینه/ The Od Of Mirror

این فیلم سیر سفر تکه آینه‌ای است که با دستان دختری مسیری را به سمت هزار آینه طی می‌کند. در طول مسیر از دید دختر و گاه آینه به دیدار لحظات، مکان‌ها، آدم‌ها و اشیایی که در حرکت از سویی به سوی دیگر آینه هستند می‌رویم.

غزل نور / Sonnet Of Light
فیلمی آرام و شاعرانه که به نقش نور، آفتاب، سایه، مهتاب و جریان آن در زندگی روزمره می‌پردازد و با اشعاری از یانیس ریتسوس، اکتاویو پاز، پابلو نرودا، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد، به ثمر می‌نشیند.

برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان