جیمز آر. "جیم" جارموش (به انگلیسی: James R. "Jim" Jarmusch) (زادهٔ ۲۲ ژانویه ۱۹۵۳)، کارگردان مستقل نمایشنامهنویس، بازیگر، تهیهکننده، تدوینگر و آهنگساز آمریکایی است.
زندگی
جیمز رابرت «جیم» جارموش (James Roberto "Jim" Jarmusch) در ۲۲ ژانویه ۱۹۵۳در آکرون، اوهایو آمریکا به دنیا آمد. مادر او قبل از ازدواج در یک روزنامهٔ محلی به نام «آکرون بیکن ژورنال» به عنوان شرحنویس فیلم و تئاتر کار میکرد و به گفتهٔ خود جیم، برای اینکه شنبه بعدازظهرها از شر او خلاص شود، او را به سالن سینمایی به نام «استیت رود» که روزی دو یا سه تا فیلم نشان میداد، میفرستاد. پدرش حقوق خوانده بود اما بیشتر از اینکه کارهای حقوقی انجام دهد به کارهای تجاری کوچک مشغول بود.
جیم اولین فرزند خانوادهٔ جارموش، خواهر و برداری کوچکتر از خود داشت. آرزوی پدرش همواره این بود که او نیز در رشتهٔ حقوق تحصیل کند؛ این مسئله با افکار جیم جارموش در تناقض بود؛ او سرانجام توانست با ساخت چند فیلم رضایت پدر را به دست آورد.
جیم جارموش به عنوان سمبل سینمای مستقل معاصر آمریکا بهشمار میرود. ویژگیهایی چون روایت پردازی مینی مالیستی (ساده گرایی)، تأکید بر ریتم و ساختار، فضای سورئال، ساختار روایی شاعرانه، طنز تلخ، نگاه بدبینانه و در عین حال انسانی به زندگی و تمهایی نظیر از خودبیگانگی، تنهایی، عدم درک متقابل، مرگ، سفر و رهایی، کم و بیش در همهٔ فیلمهای جارموش حضور دارند. جارموش علاوه بر کارگردانی در فیلمهای زیادی هم به عنوان بازیگر ایفای نقش کردهاست که به گفتهٔ خودش هدف او از بازیگری فقط درک حس و حال بازیگران در سمت دیگر دوربین بودهاست.
او برای فیلمهای «عجیب تر از بهشت»، قسمت سوم از مجموعه ۱۱ اپیزودی «قهوه و سیگار» با نام «جایی در کالیفرنیا» و «گلهای پژمرده» جوایزی از جشنواره کن دریافت کردهاست.
تحصیلات
شهری که جارموش در آن زندگی میکرد یک شهر کارگری بود و او برای پرداخت هزینههای تحصیلی خود مجبور بود در کارخانههای مختلف از جمله لاستیکسازی کارکند.
تحصیل در دانشگاه «کلمبیا»
جیم جارموش به نویسندگی علاقه داشت. او در سال ۱۹۷۱ از دبیرستان فارغالتحصیل شد، به شیکاگو نقل مکان کرد و در مدرسهٔ روزنامهنگاری دانشگاه «نورث وسترن» مشغول تحصیل شد اما علاقهٔ او به ادبیات و تاریخ باعث شد سال بعد با هدف شاعر شدن به دانشگاه «کلمبیا» انتقال یابد.
در دانشگاه کلمبیا، ادبیات انگلیسی و آمریکایی را تحت نظر اساتید مدرسه نیویورک خواند و شروع به نوشتن قطعههای نیمه روایتی کوتاه کرد. همچنین مجله «کلمبیا ریویو»، مجله ادبی دوره کارشناسی را ویرایش میکرد. ترم آخر دانشگاه، برای تحصیل در رشتهٔ ادبیات فرانسه به شعبه دانشگاه کلمبیا در پاریس رفت اما این موضوع به جای یک ترم، نزدیک به یک سال طول کشید.
ادامه تحصیل در پاریس و آشنایی با فیلم
جارموش که برای پایان تحصیلات خود به پاریس آمده بود، به عنوان یک راننده کامیون هم برای یک گالری نقاشی آمریکایی کار میکرد. بیشتر کار او در پاریس به جای رفتن به کلاس و درس خواندن، دیدن فیلم در سینما تک فرانسه بود و در همانجا بود که با انواع فیلمهای اروپایی و آسیایی آشنا شد. این باعث شد که نوشتههای ادبی او بیشتر به سمت نوشتههای سینمایی سوق پیدا کنند؛ نوشتههایی مشابه یک فیلمنامه.
اولین تجربهٔ فیلمسازی
جارموش در سال ۱۹۷۵ از دانشگاه کلمبیا فارغالتحصیل شد. او در سال ۱۹۷۶، از پاریس به نیویورک بازگشت و مدتی به عنوان موزیسین فعالیت کرد اما از هم پاشیده شدن گروه و علاقه او به سینما باعث شد که در مدرسهٔ فیلمسازی دانشگاه نیویورک ثبت نام کند. مدرسه عالی فیلمسازی جایی بود که شرط ورود به آن، داشتن تجربه بازیگری یا ساخت فیلم بود، چیزی که جارموش آن را تجربه نکرده بود اما در کمال ناباوری به جهت نوشتههایی که دربارهٔ فیلم داشت در این مدرسه پذیرفته شد. او ۴ سال در آنجا درس خواند و با دانشجویان و همکاران آینده خود چون: «سارا درایور»، «هاوارد بروکنر» و «اسپایک لی» آشنا شد. در سال آخر، جارموش به عنوان دستیار کارگردان معروف فیلم نوآر، «نیکلاس ری» انتخاب شد و با او در آخرین فیلمش»آذرخش روی آب» همکاری کرد.
«تعطیلات همیشگی» اولین فیلم جارموش
«نیکلاس ری» در تابستان ۱۹۷۹ بعد از مدت طولانی مبارزه با سرطان درگذشت. درست چند روز پس از اینکه توسط «ری» و «آموس پو» فیلمساز زیرزمینی نیویورک مورد تشویق قرار گرفته و بورس تحصیلی که باید به دانشگاه نیویورک داده میشد را دریافت کرده بود. جارموش فیلم پروژهٔ تحصیلی خود را با نام «تعطیلات همیشگی» با استفاده از بورس تحصیلی ساخت. عاملی که باعث شد تا دانشگاه نیویورک هیچگاه به او مدرک پایان دوره را ندهد. فیلم «تعطیلات همیشگی» به عنوان اولین فیلم جارموش موفق به کسب جایزه جشنواره فیلم «انهایم هایدلبرگ» آلمان شد.
نگاهی به کارنامه فیلمسازی جارموش
جارموش دومین فیلم خود را در سال ۱۹۸۴، با نام «عجیب تر از بهشت» را ساخت؛ این فیلم مورد توجه منتقدان قرار گرفت و در جشنواره کن ۱۹۸۴ نخل طلای کن را از آن خود کرد. فیلم "عجیب تر از بهشت” کمدی احساسی است دربارهٔ سفر عجیب و غریب ۳ جوان سرخورده از نیویورک به فلوریداست…
این فیلم به عنوان فیلمی مستقل، بسیاری از کنوانسیونهای فیلمسازی سنتی هالیوود را شکست. این فیلم علاوه بر نخل طلای کن، جایزه بهترین فیلم انجمن ملی منتقدان فیلم آمریکا در سال ۱۹۸۵ را نیز دریافت کرد.
"مغلوب قانون” فیلمی با بازی "روبرتو بنینی”
جارموش در سال ۱۹۸۶ سومین فیلمش "مغلوب قانون” را ساخت. این فیلم، فیلم مستقل و سیاه سفیدی است که توسط جارموش نوشته و کارگردانی شدهاست. ستارگانش تام ویتیس، جان لاری و کمدین ایتالیای، روبرتو بنینی هستند که به عنوان سه متهم از زندان نیواورلئان فرار میکنند…
"قطار اسرار آمیز” و "شب روی زمین” فیلمهایی اپیزودی
جارموش در سال ۱۹۸۹ "قطار اسرار آمیز” را ساخت. در "قطار اسرار آمیز” ۳ اپیزود فیلم همگی تحت تأثیر الویس پریسلی، خواننده و هنرپیشه آمریکایی هستند و از این رو جارموش از موزیسینها در نقشهای اصلی استفاده کردهاست. "جواشترومر” خواننده اصلی گروه Clash قهرمان اصلی قطار اسرارآمیز است…
جارموش پس از چند سال دوری از سینما در سال ۱۹۹۱ فیلم ۵ اپیزودی "شب روی زمین” را عرضه کرد. در این فیلم داستانهای مختلف آن در ۵ شهر و بین راننده و مسافر یک تاکسی، همگی در زمانی واحد و در یک شب روی میدهد…
"مرد مرده” وسترنی سیاه و سفید
ساخت ششمین فیلم جارموش در سال ۱۹۹۵ تمام شد. "مرد مرده” با بازی "جانی دپ”، یک وسترن سیاه و سفید و با موسیقی زیبای "نیل یانگ” است.
داستان فیلم: ویلیام بلیک پس از مرگ پدر و مادرش و جداشدن از نامزدش، از کلیولند به شهر "ماشین” در آریزونا میآید تا کاری بیابد. در یک درگیری ناخواسته عشقی، باعث مرگ مرد جوان مهاجم میشود و در حالی که خود نیز زخمی است، میگریزد. از قضا مقتول پسر کارخانه دار بانفوذ شهر بوده و وی گروهی شکارچی انسان را اجیر میکند تا قاتل را زنده یا مرده تحویلش بدهند. ویلیام بلیک در حال فرار با سرخپوستی عجیب به نام هیچکس آشنا میشود که جانش را نجات میدهد و همراه وی سفری را آغاز میکند که باعث تغییر وی میشود…
یکی از تمهای اصلی "مرد مرده”، چرخه یا تسلسل مدور زندگی و مرگ است. فلسفه اصلی حاکم بر فیلم "مرد مرده” این بود که زندگی و مرگ در یک چرخه (سیکل) جریان پیدا میکنند نه در یک خط مستقیم.
"گوست داگ” و به تصویر کشیدن مرام سامورایی
فیلم "مرد مرده” شروعی شد برای ساخت فیلم "گوست داگ: راه و رسم سامورایی”، فیلمی همراه با صحنههای اکشن است که فرهنگ ایتالیایی ژاپنی و سیاهان را به نماش میگذارد. فیلم دربارهٔ یک آمریکایی آفریقاییتبار است که با گروههای مافیایی کار میکند. او مردی قوی هیکل و درشت اندام است که وظیفهاش کتک زدن آدمهایی است که با گروههای مافیایی همراهی نمیکنند؛ سرمشق او ساموراییهای قدیمی هستند و خیلی دوست دارد که به شیوه آنها زندگی کند. "گوست داگ” به زودی متوجه میشود که از سوی رهبر گروه مافیایی که برای آن کارمی کند، محکوم به مرگ شدهاست و تصمیم میگیرد قبل از کشته شدن از قاتلان خود انتقام بگیرد…
این فیلم در جشنواره کن ۱۹۹۹ نامزد دریافت نخل طلای کن بود.
"قهوه و سیگار” مجموعهای از فیلمهای کوتاه
جارموش در سال ۲۰۰۳ مجموعهای از فیلمهای کوتاه را با نام "قهوه و سیگار” عرضه کرد. فیلم "قهوه و سیگار” شامل ۱۱ اپیزود طنز گونه است که از نظر شخصیتها، مکان و زمان هیچ ارتباطی با هم ندارند. ۱۱ داستان و رویداد که در کافه بین مردم اتفاق میافتد و نقطه اشتراکشان قهوه سفارش دادن و سیگار کشیدنشان است.
این فیلم به صورت مجموعه فیلمهای کوتاه بارها پخش شده بود و اپیزودهای فیلم در طی ۲۰ سال فیلمبرداری شدند، به عنوان مثال اپیزود اول با بازی روبرتو بنینی و استیو رایت در اصل برای برنامه "شنبه شبها، زنده” ساخته شده بود یا اپیزود "جایی در کالیفرنیا” در سال ۱۹۹۳ به عنوان فیلم کوتاهی به جشنواره کن ارائه و برنده جایزه شد.
"گلهای پژمرده” بازگشت جارموش به سینمای داستانی
"گلهای شکسته” یا به عبارتی "گلهای پژمرده” ساخته جیم جارموش در سال ۲۰۰۵ است. این فیلم در جشنواره کن ۲۰۰۵ جایزه بهترین کارگردانی را برای جارموش به ارمغان آورد؛ فیلمی که خیلی از منتقدان و تماشاگران حدس میزدند برنده نخل طلا شود.
در فیلم "گلهای پژمرده” جارموش بر خلاف چند فیلم آخرش که حالت اپیزودیک پیدا کرده بودند دوباره به سینمای داستانی بازمیگردد.
در این فیلم مرد میان سالی نامهای به دستش میرسد که نویسنده اش مدعی شده ۲۰ سال پیش از او صاحب پسری شده و احتمالاً همین حالا این پسر دنبالش میگردد. او ابتدا اهمیتی به این نامه نمیدهد اما بعد به اصرار همسایه اش، راهی سفر میشود تا دریابد کدام یک از زنان سابق زندگی اش آن نامه را فرستادهاست که در این بین به شناختی جدید از خود و از گذشته خود دست مییابد…
"محدودیتهای کنترل شده”
«مرزهای کنترل” فیلمی به نویسندگی و کارگردانی جیم جارموش که در سال ۲۰۰۹ ساخته شد. فیلمی دربارهٔ یاغی مرموز و اسرار آمیزی که میکوشد عملیات تبهکارانهای را در اسپانیا به پایان برساند…» تنها عاشقان زنده میمانند” داستانی خونآشامی
فیلم ” تنها عاشقان زنده میمانند” براساس داستانی خونآشامی است که جارموش در سال ۲۰۱۳ ساخت. پس از نمایش فیلم در سال ۲۰۱۴، این فیلم موفق شد در رأس باکس آفیس ویژه قرار بگیرد. این فیلم خونآشامی در رده R قرار گرفته یعنی فیلمهایی که تماشای آن برای نوجوانان تنها با حضور والدین یا بزرگتر ممکن است.
آثار
جیم جارموش به عنوان کارگردان مستقل آمریکا در بسیاری از فیلمهای خود علاوه بر کارگردانی، نویسندگی را نیز بر عهده داشتهاست. فیلمهای او عبارتند از:
”تعطیلات همیشگی” (Permanent Vacation) محصول سال ۱۹۸۰، نویسنده، کارگردان، تهیهکننده، تدوینگر و ساخت موسیقی فیلم به همراه "جان لاری”
”غریب تر از بهشت” (Stranger Than Paradise) محصول سال ۱۹۸۴، نویسنده و کارگردان و یکی از تدوینگران فیلم
”قانون مغلوب” (Down by Law) محصول سال ۱۹۸۶، نویسنده و کارگردان
”قطار اسرار آمیز” (Mystery Train) محصول سال ۱۹۸۹، نویسنده و کارگردان
”شب روی زمین” (Night on Earth) محصول سال ۱۹۹۱، نویسنده، کارگردان و از تهیهکنندگان فیلم
”مرد مرده” (Dead Man) محصول سال ۱۹۹۵، نویسنده و کارگردان
”سال اسب” (Year of the Horse) محصول سال ۱۹۹۷، نویسنده و کارگردان
”گوست داگ: راه و رسم سامورایی” (Ghost Dog: The Way of the Samurai) محصول سال ۱۹۹۹، نویسنده، کارگردان و از تهیهکنندگان
”قهوه و سیگار” (Coffee and Cigarettes) محصول سال ۲۰۰۴، نویسنده و کارگردان
”گلهای پژمرده” (Broken Flowers) محصول سال ۲۰۰۵، نویسنده و کارگردان
”محدودیتهای کنترل” (The Limits of Control) محصول سال ۲۰۰۹، نویسنده و کارگردان
”تنهاعاشقان زنده میمانند” (Only Lovers Left Alive) محصول سال ۲۰۱۳، نویسنده و کارگردانویژگی سینمای جارموش
شیوه جارموش در خلق فیلمهایش به گونهای است که از میان مجموعهای از تندنگاریهای اتفاقی، موضوعی را حول شخصیتهایی که دوست دارد با آنها کار کند، در نظر گرفته، پس از آن به داستان اجازه میدهد آزادانه پیش رود و از این طریق حس و حال فیلم را میسازد.
او در مصاحبهای در این باره گفت: «به جای اینکه اول دنبال داستان باشم و بعدش جزئیاتو بهش اضافه کنم، جزئیاتو جمع میکنم و بعدش سعی میکنم تا یک پازل یا داستانو بسازم. این داستانه که یواشیواش خودشو برام تعریف میکنه، تا اینکه من باشم که اونو تنظیم کنم.»
جارموش در مصاحبهای دیگر گفت: «یه دوربین متحرک چشمای تماشاگر رو به زور با خودش از این تصویر به اون تصویر می کشونه و توجهشو در اختیار خودش می گیره؛ فیلمهای من هیچ ربطی به این حرکات مستبدانه ندارن، سینمای من دربارهٔ مشاهده ست. تماشاگر باید بتونه شخصیتها و لوکیشنها رو دید بزنه نه اینکه حواسش به دوربین باشه.»
اعتقاد جارموش به رابطه زندگی و مرگ
در فیلم "مرد مرده” منبع الهام او عقاید فلسفی مردمان بومی امریکا و در فیلم "گست داگ” فلسفه شرقی به خصوص ذن بودهاست. جارموش معتقد است این دو فلسفه شباهت زیادی به هم دارند حداقل از نظر چرخهای دیدن تسلسل زندگی و مرگ. برای او نظامهای فلسفی که معتقد بر جزا و پاداش باشد، قابل قبول نیست و به اینکه اگر انسان اعمال خوب انجام دهد بعد از مرگ پاداش میگیرد و اگر عمل بدانجام دهد جزای آن را میبیند، اعتقادی ندارد. او معتقد است همه موجودات و اجزای جهان در یک چرخه به حیات خود ادامه میدهند.
کاراکترهای تنها و افسرده در فیلمهای جارموش
جارموش چون تنها و افسرده بودهاست، معتقد است تنها بودن قسمتی از زندگی است. از این رو کاراکترهای فیلمهای او تنها هستند اما در عین تنها بودن یک شوخطبعی دارند. کاراکترهای او افرادی هستند که معمولاً روابط صمیمانهای با دیگران ندارند و از ارتباط برقرار کردن با دیگران عاجزند.
شخصیتهای جارموش معمولاً سرگردان، درونگرا، بیگانه یا جدا افتاده هستند و در پی یافتن حقیقتی ناشناخته، پای در سفری میگذارند که مقصد مشخصی ندارد.
کاراکترهای خارجی و مهاجر (غیر آمریکایی)
جارموش که خودش را یک چند رگه میداند با توجه به اینکه آمریکا یک کشور مهاجرنشین است بیشتر شخصیتهای خود را از میان افراد خارجی و مهاجر انتخاب کردهاست. علاوه بر این دلیل چنین انتخابی به علاقه او به مسافرت و رفتن به کشورهای دیگر برمی گردد؛ قرار گرفتن در مکانهای غریب و مواجه شدن با فرهنگهای غریب از علایق اوست.
او همیشه مجذوب و شیفته در هم آمیختن عناصر فرهنگی بسیار متفاوت برای شکلدادن به چیزی نو و طبقهبندی نشدنی بودهاست، فیلمهای او همواره ارائه دهنده نگاهی تازه به مسائل آشنا و روزمره آمریکا از دید یک خارجی، همراه با حسی از طنز بودهاست. جارموش فیلمسازی مستقل
موفقیت یا عدم موفقیت تجاری در روند ساخت فیلمهای جارموش تأثیر نداشتهاست. او همواره به پیشنهادهای وسوسه انگیز هالیود جواب رد دادهاست و ترجیح داده که استقلال خود را در ساخت فیلمهایش حفظ کند. او که از همان ابتدا با خود قرار گذاشت که به دلخواه خود و افراد گروهش فیلم بسازد، گفت: «آن تاجرها کلی پول در اختیار شما میگذارند ولی از شما میخواهند فیلمی را بسازید که میخواهند و این از عهده من برنمی آید؛ بنابراین تصمیم گرفتهام که هیچ وقت از پول آمریکایی استفاده نکنم چون این پول غل و زنجیرهای زیادی را به پاهای آدم میبندد، مشاوره دربارهٔ فیلمنامه، مشاوره دربارهٔ انتخاب بازیگران و انواع و اقسام مشاورههای دیگر و این چیزها اصلاً برای من قابل تحمل نیست.»
استقلال جارموش تصویرگر تخطی از شیوههای روایی و ساختارهای سینمایی متعارف و انتقاد از سیستم سرمایه داری و فرهنگ نژادپرستانه ایالات متحده و هجو اتوپیا (آرمانشهر) آمریکایی است.
موسیقی، یکی از مهمترین اجزای فیلمهای جارموش
موسیقی الهام بخش جارموش است. او عاشق ادبیات، سینما، نقاشی و طراحی است ولی معتقد است که هیچ هنری، تأثیر آنی موسیقی را ندارد. فیلمهای او یک فرم موسیقایی دارد. جارموش در این باره گفت: «وقتی من مشغول تدوین میشوم، به فیلم به عنوان یک قطعه ریتمیک موسیقایی نگاه میکنم. لذت بخشترین لحظات زندگی من لحظاتی هستند که دارم به یک قطعه زیبای موسیقی گوش میدهم.»
تقدیر از جارموش در جشنواره کن
جارموش در سال ۱۹۸۴ برای اولین بار برای فیلم "عجیب تر از بهشت” جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن را از آن خود کرد؛ قسمت سوم از مجموعه "قهوه و سیگار” با نام "جایی در کالیفرنیا” که برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه در جشنواره کن شد، نام او را بار دیگر در کن مطرح کرد. او در سال ۲۰۰۵ نیز جایزه ویژه این جشنواره را برای "گلهای پژمرده” دریافت کرد و در سال ۲۰۰۸ برگزار کنندگان شصت و یکمین جشنواره کن به خاطر فعالیت در عرصه کارگردانی از او تقدیر کردند.
بنا به گزارش سایت اسکرین دیلی، برگزارکنندگان شصت و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کن، به مناسبت چهلمین سال تأسیس بخش "دو هفته با کارگردانان”، به خاطر فعالیتهای جیم جارموش در عرصه کارگردانی از او تقدیر و تندیس "golden coach” به او اعطا کردند.
علاقه جارموش به سینمای کیارستمی و مجیدی
جیم جارموش در دیدار با مدیر چتر سینمای ایران گفت: «من فیلمهای کیارستمی و مجیدی را دوست دارم. سینمای ایران مانند باغی پر از گل و میوه است و غنچههای جدیدی از این سینما به صورت پیوسته در سطح جهان میشکفند.»
به گزارش روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی در خرداد ماه ۱۳۸۶، جیم جارموش در دیدار با امیر اسفندیاری از مدیران سینمای فارابی در کمپانی فیلم فورتیسیمو، گفت: «سینمای ایران سینمایی انسانی و تأثیرگذار است و بسیاری از آثاری که در این سینما تولید میشوند قابلیت جذب مخاطبان جهانی را دارند. کارهای برخی از سینماگران ایرانی ازجمله کیارستمی و مجیدی را دوست دارم.»
زندگی و حرفه جیم جارموش در یک نگاه
۱۹۵۳ تولد در ۲۳ ژانویه در آکرون اوهایو
۱۹۷۲ نامنویسی در مدرسهٔ روزنامهنگاری در دانشگاه نرث وسترن
۱۹۷۳ انتقال به دانشگاه کلمبیا، نیویورک، در رشتهٔ ادبیات انگلیسی و آمریکایی.
۱۹۷۴ گذراندن ترم پایانی در شعبهٔ فرانسوی دانشگاه کلملبیا در پاریس، جارموش بیشترین زمان خود را در سینماتک میگذراند.
۱۹۷۶ نامنویسی در مدرسهٔ عالی فیلمسازی در دانشگاه نیویورک، جایی که چهار سال در آنجا درس میخواند. در سال چهارم به عنوان دستیار نیکلاس ری که در آن زمان در آن مدرسه تدریس میکرد کار میکند. د این دوره جارموش همچنین عضو یک گروه موسیقی موج نویی به نام دل بیزانتینز است.
۱۹۷۹ شروع ساخت فیلم تعطیلات همیشگی. اولین فیلم بلندش، با کمک هزینهٔ تحصیلی، به خاطر این کار، مدرسه از دادن گواهی نامه به او خودداری میکند (تا سالها بعد). فیلم جایزهای در جشنوارهٔ مانهایم آلمان میبرد و در اروپا از ان ستایش میشود.
۱۹۸۰ صدا برداری فیلم آمریکای زیرزمینی، دستیاری تولید فیلم آذرخش روی آب
۱۹۸۲ فیلمبرداری عجیب تر از بهشت، فیلمی پانزده دقیقهای، با فیلمهای خامی که از فیلم وضعیت امور ویم وندرس باقیمانده بود. بازی در فیلم دوشیزهٔ برلین
۱۹۸۴ تولید نسخهٔ بلند عجیب تر از بهشت، که جایزهٔ نخل طلای کن را از آن خود میکند.
جایزهٔ پلنگ طلایی برای عجیب تر از بهشت در جشنوارهٔ لوکارنو.
جایزهٔ بهترین فیلم برای عجیب تر از بهشت از انجمن ملی منتقدین فیلم.
بازی در فیلم شاهراه آمریکایی.
۱۹۸۶ مغلوب قانون (فیلم)، که کمدین ایتالیایی روبرتو بنینی را به دنیا معرفی میکند.
شروع پروژهٔ فیلم کوتاه ادامه دارش قهوه و سیگار
متصدی دوربین در فیلم خوابگرد
۱۹۸۷ نامزد بهترین کارگردان برای مغلوب قانون (فیلم) ازIndependent Spirit Awards
بازی در فیلمهای مستقیم به جهنم، بدبیاری، کندی مونتین، هلسینکی ناپل تمام شب.
۱۹۸۸ جایزهٔ بهترین فیلم خارجی برای مغلوب قانون (فیلم) از جشنوارهٔ رابرت.
جایزهٔ بهترین فیلم آمریکایی برای مغلوب قانون (فیلم) از جشنوارهٔ بدیل.
فیلمبردار، تهیهکننده و نویسندهٔ همکار در فیلم تو من نیستی.
۱۹۸۹ قطار اسرار آمیز
بازی در فیلم کابویهای لنینگراد به آمریکا میروند.
۱۹۹۰ نامزد بهترین کارگردان و بهترین فیلمنامه ازIndependent Spirit Awards
بازی در فیلم قایق زرین.
۱۹۹۱ شب روی زمین
۱۹۹۳ قسمت سوم از مجموعهٔ قهوه و سیگار (جایی در کالیفرنیا) برندهٔ جایزهٔ بهترین فیلم کوتاه در جشنوارهٔ کن.
تهیهکنندهٔ اجرایی فیلم وقتی خوکها پرواز میکنند.
صدابردار فیلم باروز.
۱۹۹۴ بازی در فیلمهای تایگررو: فیلمی که هرگز ساخته نشد و سواران اسبهای آهنین.
۱۹۹۵ مرد مرده
بازی در فیلم صورت آبی.
۱۹۹۶ شروع فیلم/ موسیقی سال اسب با نیل یانگ که سال بعد به نمایش در میآید.
جایزهٔ پنج قاره برای مرد مرده از European Film Awards
بازی در فیلمهای ماشین تحریر، تفنگ و دوربین فیلمبرداری و مردی برای جشنوارهٔ کن و اسلینگ بلید.
۱۹۹۷ نامزد بهترین فیلمنامه برای مرد مرده از Independent Spirit Awards
جایزهٔ داستان گویی هاوارد هاکس از Talking Taos Pictures
بازی در فیلم دیواین ترش.
۱۹۹۹ روح سگ: سلوک سامورایی در جشنوارهٔ کن نمایش داده میشود.
۲۰۰۳ قهوه و سیگار
۲۰۰۵ گلهای پژمرده
جایزهٔ ویژهٔ جشنوارهٔ کن برای گلهای پژمرده
فیلمشناسی
تعطیلات همیشگی (۱۹۸۰)
عجیبتر از بهشت (۱۹۸۲)
مغلوب قانون (۱۹۸۶)
قطار اسرارآمیز (۱۹۸۹)
شب روی زمین (۱۹۹۱)
مرد مرده (۱۹۹۵)
سال اسب (۱۹۹۷)
روح سگ: سلوک سامورایی (۱۹۹۹)
قهوه و سیگار (۲۰۰۴)
گلهای پژمرده (۲۰۰۵)
مرزهای کنترل (۲۰۰۹)
فقط عاشقان زنده میمانند (۲۰۱۳)
پترسن (۲۰۱۶)
(Gimme Danger (۲۰۱۶