سِر آرتور ایگناتیوس کانن دویل (به انگلیسی: Sir Arthur Ignatius Conan Doyle)، (زاده ۲۲ مهٔ ۱۸۵۹ - درگذشته ۷ ژوئیهٔ ۱۹۳۰)، نویسنده، پدیدآور و پزشک اسکاتلندی بود. او در ابتدا به حرفه پزشکی میپرداخت اما آوازه خود را مدیون خلق شخصیت شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی است. او چهار رمان و بیش از پنجاه داستان کوتاه از شرلوک هولمز نوشتهاست. بهطور کلی داستانهای شرلوک هولمز نقطه عطفی در ادبیات جنایی محسوب میشود.
وی در زمان خود نویسندهای پرکار بوده و علاوه بر داستانهای شرلوک هولمز؛ اشعار، نمایشنامهها و رمانهای بسیار دیگری نوشتهاست.
وی عضو فراماسونری بود.
نام
او اغلب به عنوان «سر آرتور کانن دویل» یا به سادگی «کانن دویل» خوانده میشود. او با نام «آرتور ایگناتوس کانن» و نام خانوادگی «دویل» غسل تعمید شدهاست. مایکل کانن به عنوان پدرخوانده او شناخته میشود. کتابخانه بریتانیا و کتابخانه کنگره او را فقط با نام «دویل» میشناسند.
استون دویل، سردبیر مجله بیکر استریت ژورنال، مینویسد: "کانن نام میانی آرتور بوده. او مدت کوتاهی پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، از کانن به عنوان نامخانوادگی استفاده کرد اما از لحاظ فنی، نام خانوادگی او فقط "دویل" است.
اوایل زندگی
دویل در ۲۲ مه ۱۸۵۹ در شهر ادینبورگ در اسکاتلند متولد شد. پدرش، چارلز آلتمتون دویل در انگلستان زاده شد. پدر و مادر دویل هر دو از نژاد کاتولیک ایرلندی بودند و در سال ۱۸۵۵ ازدواج کردند.در سال ۱۸۶۴، خانواده دویل به دلیل اعتیاد به الکل پراکنده شدند و کودکان بهطور موقت در ادینبورگ ساکن شدند. در سال ۱۸۶۷ خانواده توانست دوباره جمع شود زندگی را از سر بگیرد. دویل پدر خود را در سال ۱۸۹۳ از دست داد.
دویل با کمک عموی ثروتمند خود در سن نه سالگی به مدرسه فرستاده شد و در سال ۱۸۷۵ به دانشگاه Stonyhurst رفت. از سال ۱۸۷۵ تا ۱۸۷۶، او در مدرسه یسوایت استلا ماتینا در اتریش تحصیل کرد. او بعدها دین کاتولیک را رد کرد و به یک ندانمگرا تبدیل شد و پس از مدتی عارف شد.
حرفه پزشکی
از ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۱، دویل در دانشکده پزشکی ادینبورگ تحصیل کرد، او همچنین گیاهشناسی عملی را در باغ گیاهشناسی سلطنتی ادینبورگ فرا گرفت. او در حین تحصیل، شروع به نوشتن داستانهای کوتاه کرد، اولین داستان کوتاه او ناموفق بود و در مجله بلک وود به چاپ رسید. او اولین مقالهاش به نام «اسرار دره ساسا» را در ۶ سپتامبر ۱۸۷۹ چاپ کرد، او همچنین در ۲۰ سپتامبر ۱۸۷۹، اولین مقاله علمی خود را منتشر کرد.
دویل از ۱۸۸۰ تا ۱۸۸۱ عنوان پزشک کشتی در سفرهایی به غرب آفریقا کار کرد و بالاخره در سال ۱۸۸۵ مدرک دکترای خود را از دانشگاه دریافت کرد.
در سال ۱۸۸۲، دویل به همراه همکلاسی سابق خود جورج تناورین، یک مطب پزشکی تأسیس کرد و پس از مدتی مطب شخصی خود را ایجاد کرد و به طبابت پرداخت. او در ژوئن ۱۸۸۲، مطب پزشکیاش را راهاندازی کرد، اما طبابت او با موفقیت انجام نشد و او درحالی که انتظار بیمار را میکشید دوباره به نوشتن داستان روی آورد.
دویل حامی سرسخت واکسیناسیون اجباری بود و در چندین مقاله از این کار دفاع کرد.
در اوایل ۱۸۹۱، دویل اقدام به مطالعه چشمپزشکی در وین کرد. او قبلاً در بیمارستان پورتسموث به مطالعه چشم پرداخته بود تا بتواند آزمایشهای مربوط به چشم را انجام دهد. او از سوی دوستش ورنون موریس برای گذراندن آموزشهای مربوط به جراحی چشم پیشنهاد شد. او پس از مدتی تحصیل در آلمان، کلاسهای درس را بسیار دشوار توصیف کرد. او سرانجام تحصیل را رها کرد و به تفریح با همسرش و نوشتن کتاب در ونیز و میلان پرداخت.
او پس از بازدید از ونیز و میلان، به پاریس رفت و از ادموند لانولت، که متخصص بیماریهای چشم بود، چشمپزشکی یادگرفت. او پس از مدتها دوباره مطبی افتتاح کرد اما باز هم نتوانست در طبابت موفق شود.
حرفه ادبی
شرلوک هولمز
دویل در ابتدای خلق اثر شرلوک هولمز با مشکل پیدا کردن ناشر برای داستانش مواجه شد. در ابتدا خوانندگان زیادی حاضر نبودند که برای خواندن چنین داستانی پول خرج کنند، به همین دلیل او برای چاپ داستان اتود در قرمز لاکی مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستانهای مختلف و کم فروش را در کاغذهای ارزان قیمت چاپ میکردند.
او در سال ۱۸۹۲، نامهای به معلم سابق دانشگاهش جوزف بل نوشت و در آن گفت: «من شرلوک هولمز را مدیون شما هستم… و سعی کردم با استفاده از شخصیت و قدرت مشاهده و استنتاج شما یک انسان جدید بسازم.»
در فوریه ۱۸۹۰، او داستان نشانه چهار را نوشت. او داستانهای کوتاه دیگری هم از شرلوک هولمز نوشته که در مجله استرند به چاپ رسیدهاست.
نگرش ویژه دویل نسبت به شخصیت خلق کردهاش باعث با دوام شدن آن شخصیت شده بود. اما او در در سال ۱۸۹۳ و در داستان مشکل نهایی شرلوک هولمز را توسط پروفسور جیمز موریارتی از بین برد. پس از آن ناشران زیادی درخواست دادند تا دویل دوباره شرلوک هولمز را زنده کند، ناشران حاضر بودند مبالغ بسیار زیادی را پرداخت کنند، که این کار باعث شهرت بیشتر شرلوک هولمز شد.
دویل در سال ۱۹۰۳ و بعد از ده سال بالاخره شرلوک هولمز را زنده کرد. او از زبان شرلوک هولمز توضیح داد که فقط جیمز موریارتی از آبشار سقوط کردهو مردهاست، اما از آنجا که هولمز دشمنان خطرناک دیگری مانند سرهنگ سباستین موران داشت، تصمیم گرفته بود خود را مرده نشان بدهد تا بتواند تمام همدستان موریارتی را دستگیر کند. پس از زنده شدن دوباره شرلوک هولمز دویل در سال ۱۹۱۴ داستان دره وحشت را نوشت که با واکنش مثبت خوانندگان روبه رو شد. در نهایت هولمز در ۵۶ داستان کوتاه و ۴ ظاهر شد.
دیگر آثار
دویل به جز داستانهای شرلوک هولمز نوشتهها و آثار زیاد دیگری دارد. او در سال ۱۸۸۸ رمان «داستان جان اسمیت» را نوشت که البته ناتمام ماند و تنها در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. او مجموعه داستانهای کوتاه دیگری هم نوشتهاست.
دویل بین سالهای ۱۸۸۸ تا ۱۹۰۶، هفت رمان تاریخی نوشت که بسیاری از منتقدان آن رمانها را بهترین اثر او میدانستند.
زندگینامه
او فردی جدا از خانواده بود که هیچ تلاشی برای تربیت فرزندان خود نکرد.
روح گرایی
کانن دویل معتقد به روحگرایی (امکان ارتباط با روح) بود. اوکه فرزندش کینزلی و بسیاری از نزدیکان خود را در جنگ جهانی اول از دست داده بود در اثر ضربه ناشی از فقدان آنان، مانند بسیاری دیگر در آن زمان به این ایده معتقد شده بود. او از رهبران و بانیان این روش در بین مردم عادی بود و تاپایان عمر نیز نتوانست از اندوه مرگ نزدیکان خود رهایی یابد.
درگذشت
او در ۷ ژوئیه سال ۱۹۳۰ میلادی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
میراث ادبی
پس از درگذشت کانندویل نویسندههای بسیاری به تقلید از او داستانهای شرلوک هولمز را ادامه دادند که از مشهورترینشان لورن دی. استلمن است. تا کنون دو کتاب از او با نامهای دکتر جکیل و آقای هولمز و شرلوک هولمز علیه دراکولا به همت نشر قطره به زبان فارسی ترجمه شدهاست.