مرد هزار چهره نام مجموعهای کمدی است که هر شب از شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی ایران در ایام نوروز ۱۳۸۷ پخش شد، «مرد هزار چهره» عنوانی است که در این داستان به مسعود شصتچی نقش اول فیلم به بازیگری مهران مدیری اطلاق میشود. کارگردان این سریال مهران مدیری است و پیمان قاسمخانی سرپرست گروه نویسندگان. مجید و حمید آقاگلیان تهیهکنندهٔ سریال «مرد هزار چهره» هستند. این سریال تلویزیونی که قرار بود در ۱۵ قسمت ۴۵ دقیقهای در ایام نوروز پخش شود، طی ۱۳ قسمت در ۱۳ نوروز خاتمه یافت. این مجموعه روایتگر داستانی اجتماعی است و موقعیتهای مختلفی را به تصویر میکشد که ممکن است برای هر شخصی اتفاق بیفتد تا به جای دیگری اشتباه گرفته شود.
نکتهٔ مهم دربارهٔ مرد هزارچهره تعدد لوکیشن، استفاده از حیوانات سینمایی (به مربیگری امیر رهبری) تفاوتهای فراوان کار با آثار قبلی مهران مدیری است.
حاشیهها
درحالیکه گفتهمیشد نام این مجموعه به «اگه جای من بودین» تغییر کرده، مجموعه از روز اول فروردین با همان نام اولیهٔ مرد هزارچهره ساعت ۲۳ روی آنتن شبکهٔ سوم سیما رفت.
برخی خبرگزاریها اعلام کردند که طی دادخواستی، ثبت احوال استان فارس خواستار اعاده حیثیت و دریافت ۲۱ میلیارد ریال به عنوان خسارت معنوی وارد شده به مجموعه ثبت احوال شیراز شدهاست. در این دادخواست مواردی به عنوان دلایل و مستندات توهین بیان شدهاست از جمله: انتصاب شخصیت اصلی داستان به عنوان شخص کلاهبردار شیاد و متقلب در مجموعه ثبت احوال شیراز، ارائه فضای بینظم و خارج از شان اداری در ثبت احوال شیراز و القای سوءاستفاده از موقعیت شغلی توسط کارکنان اداره کل ثبت احوال شیراز.این در حالی است که سایت رجانیوز به نقل از دادستان استان فارس، این خبر را تکذیب شده اعلام کرد.
در قسمتی از این مجموعه که مهران مدیری در نقش قاتل وارد یک باند خلافکار میشود، رئیس گروه به نام قزاقهمندیان توی پرانتز فرهنگ معرفی میشود که در تکرار این قسمت و ادامه مجموعه توی پرانتز فرهنگ از نام این شخص حذف میشود.
درحالیکه در ابتدا اعلام شدهبود این سریال در ۱۵ قسمت پخش میشود، این سریال در ۱۳ قسمت، در روز ۱۳ نوروز خاتمه یافت.
قسمتهای عمده نمایش قسمت دوم ورود مهران مدیری به منزل قزاقهمندیان در تکرار قسمت قبل گذشت.
قسمتهای پخش شده از رضا رشیدپور در تبلیغات این مجموعه، با پخش نهائی متفاوت بود.
در تیتراژ انتهایی سریال از محمدرضا حسینیان (یکی دیگر از مجریان تلویزیون، مجری شبکهٔ ۳ - برنامهٔ سینما گلخانه) به عنوان بازیگر که حضوری افتخاری داشتهاست یاد میشود که نقشآفرینی وی نیز از سیما پخش نشد.او بعدها در برنامه مثلث شیشهای گفت که دلیل حذف صحنههای حضور حسینیان خشونت بیش از اندازه در آن صحنهها بود∗
لوگوی طراحی شده برای این سریال که در تیتراژ انتهائی به چشم میخورد، مشابهی از لوگوی فیلم پدرخوانده بود.
به نظر میرسد داستان این مجموعه با برداشتی از داستان بلند پخمه نوشته عزیز نسین طنزنویس مشهور ترکیه نوشته شده است.
مرد دوهزارچهره که در نوروز ۸۸ از شبکه سوم سیما پخش شد مجموعه دنبالهای بر مجموعه تلویزیونی مرد هزار چهره است که در نوروز ۱۳۸۷ از همین شبکه پخش گردید. کارگردانی این اثر را مهران مدیری به عهده دارد و علاوه بر بازیگران مشترک سال گذشته حدود ۴۰ نفر بازیگر جدید نیز به مجموعه اضافه شدهاند. این سریال در ۱۳ قسمت ۴۲ دقیقهای تولید شدهاست.مهران مدیری اینبار در نقش «مسعود شصتچی» در پنج موقعیت مختلف با افراد دیگری از جمله یک خلبان، یک سرمربی فوتبال و خودش اشتباه گرفته میشود.نویسندگان این مجموعه امیرمهدی ژوله، مهراب قاسمخانی و خشایار الوند هستند.
داستان
مسعود شصت چی که در گذشته به دلیل تغییر هویتها به دادگاه رفته بود و حکم شش ماه زندانی گرفته بود به خانه بازگشته اما سحر نامزد او با رئیس پیر اداره ثبت احوال به خواست پدرش و نه به رضایت خود ازدواج کرده ولی هنوز به مسعود شصت چی علاقه دارد.
مسعود از اداره ثبت احوال اخراج شده و همه به دلیل سابقه گذشته وی او را سرزنش میکنند و حاضر به استخدام وی نیستند. از آنجا که مسعود شصت چی با شماره شناسنامه ۱۳ در اشتباه گرفته شدن با افراد دیگر بدشانس است فردی او را با مهران مدیری کارگردان و بازیگر اشتباه میگیرد و از او تقاضای وقت مصاحبه میکند، از طرفی مسعود از طریق جراید متوجه میشود که مهران مدیری در خارج از کشور است و وقتی میبیند کسی او را تحویل نمیگیرد و عشق او هم رفتهاست تصمیم میگیرد این بار به عمد خود را مهران مدیری معرفی کند تا دوباره به یک شخصیت محبوب تبدیل شود. با این حال طی ساخت یک تله فیلم در فرودگاه با کاپیتانی به اسم کاپیتان ساجدی اشتباه گرفته میشود. او مجبور میشود یک هواپیما را تا شیراز ببرد ولی در راه اشتباهاً به تهران بازمیگردد. هواپیما در راه دچار نقص فنی شده و او با تلاش خود هواپیما را به زمین مینشاند و از فرصت سوءاستفاده کرده و فرار میکند ولی بازهم به جای یک مربی فوتبال اشتباه گرفته میشود. او در نقش مربی شکیبا به کارش ادامه میدهد، لازم است ذکر شود که در این قسمتها روابط نا مشخص و پیچیدهٔ پشت پرده فوتبال کشور به نقد کشیده میشود که در نوع خود جالب توجهاست؛ ولی در حینی که پلیس متوجه میشود که آن مربی پروفسور شکیبا نبوده و مسعود شصت چی است به محل استقرار تیم سیکاد مراجعه میکند ولی وی به صورت اتفاقی آنجا نبوده و به طور ناخواسته وارد بازی دیگری میشود او پایش به یک باند خلاف باز شده که خود را جادوگر جا زدهاند و به کف بینی، احضار روح و امرار معاش میکنند، در این ماجرا همه متوجه نیروی فوقالعاده وی در این کار میشوند و در واقع وی را مدیوم میدانند. او در حال انجام فریب اشخاصی دستگیر میشود و به زندان میافتد. مأمور بازجو به سادگی وی پی میبرد و مسعود به عدم توانایی خود در نه گفتن به کارهایی که حتی نمیخواهد انجام دهد اقرار میکند. به هر حال قانون او را مجرم شناخته و حکم او را ۱۰ سال تبعید به روستایی در بدترین نقطه کشور اعلام میکند، آن روستا جایی نیست جز برره
عالیه👍👍👍