موش سرآشپز (به فرانسوی: Ratatouille) یک فیلم انیمیشن برنده جایزه اسکار و جایزه گلدن گلوب است که توسط شرکت پیکسار در سال ۲۰۰۷ میلادی تولید و توسط شرکت والت دیزنی توزیع شده است. این انیمیشن داستان موشی است به نام رمی که حس بسیار پیشرفته ای از بویایی و چشایی دارد. و این چیزی است که زندگی را برای موجودی که به عنوان یک موش آشغال خور شناخته میشود، مشکل میکند! در اتفاقی او از والدینش جدا میشود و به پاریس میرود، پایتخت خوراک شناسان و خوش خورهای دنیا. او رستورانی را که قهرمان زندگیش، یعنی سر آشپز معروف آگوسته گوستو، پیش از مرگش در آنجا کار میکرده را پیدا می کند. همزمان، آلفردو لینگوینی، پسر یکی از دوستان آگوسته، سعی میکند که در همان رستوران کاری برای خودش دست و پا کند. او که بسیار دست و پا چلفتی مینماید، سعی دارد با اضافه کردن هرچه که به دستش میرسد، به یک معجون جوشان، آن را تبدیل به یک سوپ کند!!! رمی که شاهد ماجراست، نمی تواند از کمک کردن به آلفردو خودداری کند و در حال رو به راه کردن خراب کاریهای آلفردو، توسط او غافلگیر میشود. اما در همان لحظه سوپ به سر میز برده میشود و مشتری خوش خوراک، با خوردن اولین قاشق از سوپ، شروع به تعریف کردن از آن میکند. همه تصور می کنند که آلفردو خالق چنین سوپ خوشمزهای است و او بلافاصله به مقام یک آشپز حرفهای ارتقا مییابد! و این آغاز یک سری ماجراهاست که فیلم راتاتویی را به پیش میبرد. قابل ذکر است که راتاتویی نام یک خوراک روستایی فرانسوی میباشد
«راتاتویی» را می توان بی شک به عنوان یکی از بهترین انیمیشنهای پیکسار خواند. انیمیشنی که کارگردانش با مهارت و تجربه خاصاش شخصیت موش را به صورت موجودی زنده و واقعی با حرکات و رفتاری همانند انسان- با همان احساسها و نگرانیها – و خانواده و بستگان نشان میدهد. زیبایی و جذابیت این اثر بیشتر مرهون خلق صحنههای هنری، خلاقانه و بهرهگیری مناسب از قدرت تخیل طراحان و انیماتورهاست. حالت دهان، چشمک زدن و اعمال و رفتار بامزه و خنده دار شخصیتها تا حد زیادی واقعی به نظر میآیند و تماشاگر دچار اشتباه میشود که آیا واقعا با یک اثر انیمیشن روبهروست!
این هشتمین فیلمی است که پیکسار تولید کرده است. کارگردان این فیلم برد برد است.
براد بیرد کارگردان این اثر بعد از «خانواده شگفتانگیز» و موفقیت عظیم آن، «ماشینها» را روانه اكران كرد كه نتوانست موفقیت مالی و اقتصادی اثر قبلی را تكرار كند اما هشتمین همكاری مشترك انیمیشنی پیكسار و دیزنی یکی از نقاط اوج در دهه اول هزاره سوم بود. آن فیلم هم به جز فروش و موفقیت اقتصادی بالای خود، تحسین منتقدان را برانگیخت و در مراسم اسكار مورد تقدیر قرار گرفت.
برای ساخت این معجون فرانسوی-آمریکایی کمپانی پیکسار از الگوهای خودش استفاده میکند که یکی از آنها تعقیب و گریزهای ماهرانه و نه چندان تند و تیز و خشن است. همه اینهاست که موجب می شود تا این فیلم نیز از همان لطافت خاص پیکساری برخوردار باشد.
«راتاتویی» یک غذای فرانسوی است که با ترکیب سبزیجات مختلف پخته شده، از کلمه «تویلر» به معنی جوشآوردن و کلمه «راتا» که کلمهای عامیانه در ارتش فرانسه به معنای دم کرده چاق است، میآید اما از آنجایی که «رات» به معنی موش هم در همین اسم جا دارد، به نوعی تلمیحی به موش هم دارد.
داستان این فیلم که کاملا در قلمرو فانتزی می گذرد، حتی موفق شد به قصد سرگرم کردن بزرگسالانی که فانتزی در زندگیشان جای چندانی ندارد، وارد میدان شود و در عین حال کودکان هم از آن لذت بردند.
فرانسوی ها عاشق آشپزی هستند و در فرهنگ فرانسوی، آشپزی، هنر است درست مثل نقاشی و ادبیات و موسیقی. این فیلم برای آنهایی ساخته شده که معتقدند غذای خوب خوردن، تفریحی است كه نباید آن را از دست داد. تفریحی که ارزان نیست ولی واقعا لذتبخش است. این به معنی شكمو بودن نیست، به معنی پاسخ به حس شناخت عطر و مزه است.
بعید است تماشاچی بعد از تماشای «راتاتویی» به طعم خوب و طعم بد فکر نکند و مهم ترین نکتهای که بر آن تمرکز خواهد کرد قطعا این است که آنچه غذا را خوشطعم میكند، میزان عشق و علاقه آشپز به چیزی است که پخته است. پیكسار و دیزنی هم با همین انگیزه با هم همراه شدند تا یک چیز خوشمزه درست کنند و از آنجا که آن را با عشق و علاقه آماده کرده اند، نتیجه اش انیمیشنی خوشمزه است که تماشاچی مزه اش را هرگز از یاد نمیبرد.
شخصیتها
رمی: موش كوچك بازیگوشی است که یک استعداد نهفته دارد و پیش از کشف گوستو هم معنی مزه را می فهمید و به سراغ سطل زباله هایی می رفت که میدانست خوردنی ترند. او همواره در تلاش است تا میان خود و بستگانش تعادل ایجاد کند. او یک حس قوی و خطاناپذیر در مورد غذا و خوردنیها دارد. رِمی در عین حال بافرهنگ و باشعور است تا دقیقا شخصیتی بر خلاف برادرش امیل و پدر بداخلاقش دیجانگو داشته باشد که بیشتر به زندگی و اقامت در زبالهها تمایل نشان میدهد و جاهطلبیها و بلندپروازیهای رِمی را نمیپذیرد.
لینگویینی: سادهدل و بیدستوپا است، اما قدر دوستی را میفهمد.
امیل: برادر چاق و بیمصرف رمی نمونهای است از موش هایی که چیزی از ظرافت درک نمی کنند و هر چه گیرشان می آید به خندق بلا می فرستند. برای امیل خوردن برای سیر شدن است.
سایر شخصیت ها: آشپزخانه این انیمیشن در حقیقت همان اجتماع است و نبرد برای بقا، رقابتها، خوب ها و بدی ها را میتوان در آن دید. سرنوشت خیلیها در این آشپزخانه رقم میخورد اما برای این که لطافت کار هم حفظ شود، آدم های این آشپزخانه از جاهای مختلفی وارد صحنه شدهاند: یكی از آشپزها قبلاً در سیرك كار می كرده، دیگری برای یک گروه انقلابی اسلحه حمل می كرده و یکی دیگر در لاسوگاس سابقه کارهای خلاف داشته و در نهایت خود سرآشپز اسكینر، به عنوان یکی از بهترین ضد قهرمانهای انیمیشن، در مرکز توجه قرار می گیرد.
موسیقی
موسیقی فیلم جزو نامزدهای اسكار بود و در واقع از عواملی است که کل اثر را اینچنین بالاتر از سایرین قرار میدهد. مایکل جیاچینو آهنگساز «راتاتویی» که در کارنامه اش موسیقی «خانواده شگفتانگیز» را نیز دارد، موسیقی را در حد سلیقه بچه ها نساخته بلکه موسیقی فیلم که در بعضی مواقع رویکردی به سوی سبک جز دارد، در مواقعی بسیار پر زرق و برق است و در کل، کاملا فرانسوی است. حتی بسیاری از فیلم های اکشن نیز نمیتوانند بابت چنین موسیقی تا این حد زنده و پر شور به خود ببالند. موفقیت موسیقی فیلم موجب شد تا سیدی موسیقیهای متن فیلم حاوی ۲۴ عنوان منتشر شوند. یک سیدی هم با عنوان «راتاتویی: آشپزی چیست؟ - تور موسیقیایی نواهای خوشمزه» نیز منتشر شده که ۱۲ آهنگ دارد که با الهام از فیلم ساخته شده است.