راه های افتخار (Paths of Glory)

درام , تاریخی
  • 0 دیدگاه
  • 593 بازدید
9
راه های افتخار (Paths of Glory)

راه های افتخار (Paths of Glory)

داستان فیلم


paths of Glory

محصول : امريکا

سال توليد : 1957

مدت : 88 دقيقه

ژانر : درام,جنگ

کارگردان : استنلي کوبريک

فيلمنامه نويس : استنلي کوبريک ,كالدر ويلينگهام ,جيم تامپسن

براساس رماني از هامفري كاب

تهيه کننده : جيمز بي هريس , کرک داگلاس

اهنگساز : جرالد فرايد

فيلمبردار : گئورگ كروزه

بازيگران :

كرك داگلاس ، رالف ميكر ، آدولف منجو ، جرج مك‏ريدى ، وين ماريس ، ريچارد آندرسن و جوزف توركل 

راه‌های افتخار (به انگلیسی: Paths of Glory) فیلمی ضدجنگ به کارگردانی استنلی کوبریک محصول سال ۱۹۵۷ است.

خلاصه داستان:

زمستان ۱۹۱۶ است و ارتش آلمان، درست بیرونِ دروازه‌های پاریس، مقابل نیروهای فرانسوی در سنگرهایشان، در گِل گیر کرده‌است. اگرچه تلفات بالا نیست، ولی خاکی هم تسخیر نمی‌شود. درحالی‌که فشار از سوی سیاستمدارها بالا گرفته تا به هر ترتیب، پیشرفت‌هایی در جبههٔ جنگ صورت گیرد، دو ژنرالِ خودمحورِ فرانسوی، برولار (آدولف منژو) و میرو (جرج مَکریدی) نقشهٔ حمله‌ای را طرح می‌ریزند که از همان ابتدا محکوم به شکست است. سرهنگ دَکْس (کرک داگلاس) به این فرمان اعتراض می‌کند، ولی می‌داند که اعتراضش راه به جایی نمی‌بَرَد. در شب حمله، دَکس، سروان روژه (وین موریس) را به اتفاق گروهبان پاریس (رالف میکر) و سربازوظیفه لوژن (کن دیبس) به مأموریت شناسایی می‌فرستد. روژه وحشت می‌کند و با پرتاب نارنجکی باعث مرگ لوژن می‌شود. پاریس مصمم است تا این موضوع را گزارش دهد. روز بعد، کشتار وحشتناکی راه می‌افتد و نیروهای دَکس، بلافاصله پس از بیرون‌آمدن از سنگر، به مسلسل بسته می‌شوند. وقتی آخرین نفرات، گیج و آشفته به سنگرهایشان عقب‌نشینی می‌کنند، میرو آن‌ها را می‌بیند و فرمان می‌دهد تا به رویشان آتش گشوده شود. این فرمان نشنیده گرفته می‌شود. اینجاست که میرو فرمان می‌دهد تا همهٔ آن‌ها را به‌خاطر نافرمانی، تیرباران کنند. دَکس از این موضوع تکان خورده، اما ژنرالِ پیر را باید یک‌جوری آرام کرد. از هر لشکر، سه نفر را به‌صورت اتفاقی انتخاب می‌کنند تا در دادگاه نظامی محاکمه شوند. در دادگاهی صحرایی، دَکس از آن‌ها در مقابل دادستانی انتقام‌جو (ریچارد اندرسون) دفاع می‌کند. حکمی که صادر می‌شود، یک مضحکه است. درحالی‌که لحظهٔ تیرباران نزدیک می‌شود، دَکس به این امید که بتواند رأی برولار را تغییر دهد، او را تهدید و ماجرای دستور میرو را افشا می‌کند، ولی موفق نمی‌شود. نهایتاً سربازان اعدام می‌شوند، ولی ژنرال برولار، پس از مراسم اعدام، میرو را توبیخ می‌کند و به دَکس پیشنهادِ سِمَتِ او را می‌دهد که وی قبول نمی‌کند و برولار را به فساد متهم می‌کند. در صحنهٔ آخر، جمعی از سرباران در کافه نشسته‌اند و دختری آلمانی برایشان آواز می‌خوانَد. در ابتدا با نگاه هوس‌آلودی او را می‌نگرند، اما نهایتاً تحت تأثیر آواز دختر متأثر می‌شوند.

« راه های افتخار» نخستین اثر مهم «استنلی کوبریک» است که به طور جدی وبه شكلی بسیار زیبا به بیان تفكرات و دغدغه های خود می پردازد. این فیلم اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته (همفری كاب) كه كوبریك آن را در سال (۱۹۵۷) ساخت. این فیلم به علت مایه های ضدجنگ اش از فیلم های مهم ضدجنگ تاریخ سینما نیز به حساب می آید. داستان فیلم تلخ و گزنده است.

راه های افتخار، برخلاف تمام فیلم های جنگی آن دوران، توجهش را به طور مساوی، هم معطوف افسران بالارتبه و هم سربازان معمولی میکند که این نوع نگاه باعث شده تصویری پیچیده، از جنگی ارائه شود که علاوه بر میدان های جنگ، درجلسات رسمی افسران بالارتبه هم اتفاق می افتد. این فیلم که خیلی بیشتر از یک فیلم ضد جنگ معمولی است، معنای واقعی کلماتی مانند “شجاعت” و “بزدلی” را بررسی میکند و با دقتی فوق العاده به واکاوی خصوصیاتی مانند ترس، غرور و دروغ گویی، که موتورهای اصلی ماشین جنگ اند، میپردازد.

 راه‌های افتخار مجموعه‌ای بزرگ از روابط و انسان‌هایی است که در طول یکی از وحشیانه‌ترین و غم‌انگیزترین برهه‌های تاریخی (جنگ جهانی اول) با دقت تمام به تصویر کشیده شده‌اند تا در نهایت به استنلی کوبریک اجازه بدهند که از ابتدای دوران کاری‌اش دید نسبتاً بدبینانه‌اش به انسانیت را برای مخاطب عرضه کند. داستان فیلم با وجود شخصیت‌های فراوان هیچ‌گاه پیچیده بنظر نمی‌رسد و کوبریک به خوبی دقت خود را در نوشتن فیلم‌نامه در خلق روابط بین این شخصیت‌ها نمایش می‌دهد و در کنار کوبریک، تیم بزرگی از بازیگران و هنرنمایی‌های به یاد ماندنی باعث می‌شوند که راه‌های افتخار تبدیل به فیلمی بشود که جنگ جهانی اول را در تاریخ سینما جاودانه می‌کند.


حاشیه ها و نکات جالب فیلم:

- در ابتدا ریچارد برتون و جیمز میسون برای بازی در نقش سرهنگ دکس انتخاب شده بودند. کوبریک، بعد از در نظر گرفتن جیمز میسن و ریچارد برتون برای ایفای نقش اصلی، با گریگوری پک تماس گرفت، که نقش کلنل دکس را می خواست ولی قبلاً قول بازی در فیلمی دیگر، دست و پایش را بسته بود. سپس، همین نقش به کرک داگلاس پیشنهاد شد که قرار داد برادوی خود را به هم زد تا در فیلم کوبریک بازی کند. تا آن زمان گریگوری پک نیز آماده بازی در فیلم بود ولی دیگر کمی دیر شده بود.

- در جریان فیلمبرداری، استنلی کوبریک با کریستین کوبریک (آن زمان کریستین هارلن) که (خواننده زیبای آلمانی در سکانس کاباره که اجرای خوانندگی انتهای فیلم را بر عهده داشت) آشنا شد. او از دومین همسر خود جدا شده بود و با استنلی ازدواج کرد و تا پایان عمر او یعنی سال 1999 همراه او بود.

- نام فیلم از مرثیه ای اثر توماس گری، گرفته شده که می گوید:" راه های افتخار شما را هدایت می کند اما به گودال"

- این فیلم در اسپانیا نیز بخاطر نگرش ضد نظامی اش از سوی ژنرال فرانسیسکو فرانکو ممنوع شد و در سال 1986 در حالیکه 11 سال از مرگ فرانکو می گذشت منتشر شد.

- در آلمان بخاطر حفظ روابط با فرانسه به مدت دو سال از نمایش فیلم جلوگیری به عمل آمد.

- نمایش این فیلم بخاطر ترسیم چهره منفی از ارتش فرانسه، در این کشور ممنوع شد. در اسپانیا نیز بخاطر نگرش ضد نظامی اش از سوی ژنرال فرانسیسکو فرانکو ممنوع شد و در سال ۱۹۸۶ در حالیکه ۱۱ سال از مرگ فرانکو می گذشت منتشر شد. در آلمان بخاطر حفظ روابط با فرانسه به مدت دو سال از نمایش فیلم جلوگیری به عمل آمد.

- فیلم در نزدیکی اردوگاه مرگ داخائو فیلمبرداری شد.

- کوبریک به استودیو قول پایانی خوش را داده بود و آن را زیر پا گذاشت.


برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان