باز باران فیلمی به کارگردانی محسن محسنی نسب و
نویسندگی محسن محسنی نسب، راضیه فلاح ساختهٔ
سال ۱۳۷۱ است.
خلاصه داستان
پدر
و مادر مسني كه پسر بزرگشان علي (يك خلبان نيروي هوايي در جنگ ايران و
عراق) را از دست رفته مي پندارند، با همسر علي و فرزندش روزگار مي گذرانند.
امير، پسر ديگر خانواده كه در خارج تحصيلاتش را به پايان رسانيده، به
ايران مي آيد. والدين امير كه اصرار زيادي بر تسريع در ازدواج او دارند، پس
از امتناع فراوان امير از ازدواج، سرانجام به ازدواج او و صبا، همسر سابق
برادرش رضايت مي دهند. آنها طي مراسمي با هم ازدواج مي كنند و براي ماه عسل
به شمال مي روند. در همين زمان، ناگهان علي به خانه برمي گردد و معلوم مي
شود در عراق اسير بوده، اما عراقي ها براي تضعيف روحيه، خبر شهادتش را داده
بودند. با بازگشت ناگهاني علي، وضع خانواده دگرگون مي شود. پدر با امير
تماس مي گيرد و از او مي خواهد به سرعت همراه با صبا به تهران برگردد. صبا
كه در مقابل علي احساس شرمندگي مي كند، در ميانه راه به خانه پدرش مي رود.
امير پس از رسيدن به خانه، به مسجد مي رود و ماجراي ازدواجش را صريحاً با
علي در ميان مي گذارد. علي با شنيدن اين ماجرا، مسجد را ترك مي كند و نزد
صبا مي رود. از طرف ديگر، امير نيز كه به خانه برگشته و علي را در خانه
نيافته است، به همراه پدر و مادر و فرزند خردسال علي، به خانه پدري صبا مي
روند. آنها درست در لحظه ديدار صبا و علي مي رسند و خانواده، يكديگر را در
آغوش مي گيرند