تپهها چشم دارند (به انگلیسی: The Hills Have Eyes) یک فیلم ترسناک به کارگردانی الکساندر آژا و با بازی تد لواین، کاتلین کویینلان و دن برد محصول سال ۲۰۰۶ کشور ایالات متحده است. این فیلم بازسازی فیلمی به همین نام در سال ۱۹۷۷ و به کارگردانی وس کریون است.
«تپهها چشم دارند» که نسخه دوبارهسازی شده یک محصول سال ۱۹۷۷ به همین نام است ۶۹٫۶ میلیون دلار فروش کرد. فیلم با هزینهای ۱۵ میلیون دلاری تهیه شد. این فیلم در شهر ورزازات و استودیوی سی ال ای مراکش فیلمبرداری شدهاست.
داستان
خانوادهٔ پرجمعیت کارتر به رهبری پدر خانواده، باب کارتر (تد لواین)، بیابانهای کالیفرنیا را در جستجوی یک معدن نقره که برایشان به ارث رسیده، زیرپا میگذارند. وقتی اکسل اتوموبیلشان میشکند، وسط ناکجاآبادی که پیشترها آزمایشهای اتمی در آنجا انجام میگرفته، خود را گرفتار میبینند؛ و سپس تلاشهایشان برای کمک گرفتن، سروکار آنان را بهطور ناخواسته به قلمرو غارنشینهای وحشی و آدمخوار میاندازد.
دربارهٔ فیلم
نخستین فیلم الکساندر آژا در هالیوود، و بازسازی تپهها چشم دارند (وس کریون، ۱۹۷۷) که یکی از ترسناکترین و تکاندهندهترین آثار ژانر در دههٔ ۱۹۷۰ بود.
فیلم کریون به خاطر شکل و شمایل تجربی هولآور، تصاویر رئالیستی تلخ و گزنده هم در صحنههای خشونت و هم در لحظههای رابطه و گفتگو، و پسزمینههای اجتماعی نگرانکننده و عمیقی در باب ماهیت خانواده و قدرت در جامعهٔ آمریکایی، مسئلهٔ سرکوب و واکنش و طغیان بر آن به انگیزهٔ ادامهٔ بقا، یکی از به یادماندنیترین فیلمهای کالت/سرسپردهدار ژانر ترسناک بودهاست. اما این نسخهٔ بازسازی به خاطر رویکرد همراه با ترس و لرز و تردید به این کیفیات و مفاهیم فیلم اصلی، اثری البته قابل قبول اما معمولی از کار درآمده که بیشترین تأثیرش را از تصاویر به شدت خونآلود و غافلگیرکنندهٔ سلاخی و آدمخواری بهدست آوردهاست.
فیلم به اقتضای امکانات زمانهاش خشونت گرافیکی را چند پله از کار دههٔ ۱۹۷۰ بالاتر برده، و در خلق فضای رعبآور صحرای بیانتهای نیومکزیکو و شهر آزمایشی متروک در دل تپهها موفق است.
تپهها چشم دارند، که همراه چند فیلم دیگر مثل خانهٔ مومی (ژاومه کویت-سرا، ۲۰۰۵)، آمیتیویل هارور (اندرو داگلاس، ۲۰۰۵) و … (که بازسازیهای ذوقزده و سخیفی از آثار قدیمی بودند) به دنبال موفقیت بازسازیهای کشتار با ارّه برقی در تکزاس (مارکوس نیسپل، ۲۰۰۳) و طلوع مردگان (زک اسنایدر، ۲۰۰۴) ساخته شد و به روی پرده آمد، از روشهای سحرگاه مردگانِ اسنایدر (یک عنوانبندی به همان شکل با همان سبک موسیقی کانتری، حرکتهای سریع دوربین و شخصیتها در تصاویر درگیری و خشونت)، جلوههای ویژهٔ فیلمبرداری کشتار با ارّه برقی در تکزاسِ نیسپل، و چهرهپردازیهای مفصل و چندشآور باب روز استفاده میکند.
نیمهٔ اول فیلم جالب و تماشائی است اما هرچه جلوتر میرود ضعفهای فیلمنامه (شخصیتپردازیهای نصفه نیمه و صحنههای دمدستی پایانی)، بازیهای اغراقآمیز و بد بیشتر بازیگران، و موسیقی قهرمانانهٔ آمریکایی باعث اُفت آن میشود. در بین بازیگران کار لوین، شا، دراگو و بوئر ممتاز شده و ترانههائی از موت دیویس، ماماز اند پاپاز، وب پیرس و گو حاشیهٔ صورتی فیلم را پر کردهاست.