ریسمان باز پس از گناه من دومین ساخته سینمایی مهرشاد کارخانی است.
دو جوان از قشر فرودست جامعه که در کشتارگاه کار میکنند، مأمور میشوند تا گاوی را به یک قصابی در محلهای اشرافی برسانند..
خلاصه داستان
سفر طولانی و پر فراز و نشیب میکائیل و عسگر، از فقیرترین نقاط جنوب تهران آغاز شده، با عبور از مرکز سنتی و پر ازدحام شهر، وارد فضای بزرگراههای پیچیده تهران میشود و این دو خیره به نمادهای نوینی چون برج میلاد، در نهایت خود را به محله مرفهنشین شهرک غرب میرسانند.
این مأموریت ناخواسته آنها را با چهرهای تازه از زندگی شهری در تهران و تفاوتهای بنیادین آنها با جوانان هم نسل خود آشنا میسازد. تفاوتها تنها در چهره و لباس میکائیل و عسگر در قیاس با هم سن و سالانشان در شهرک غرب نیست. حتی وانت قراضه آنها در تقابل با خودروهای رنگانگ و آخرین مدل جوانان بالای شهری و غریبه بودن آن دو در حالی که گاوی را به دنبال خود میکشند، در مقابل سگهایی که جوانان طبقه فرادست همراه خود دارند، نشانگر شکاف طبقاتی روزافزونی است که اهالی این شهر بزرگ را از یکدیگر دور و دورتر میکند.
در نگاه اول، زندگی تلخ و محنت بار دو جوان فقیر که ناچارند گاوی را به شمال شهر برسانند، ایدهای تکراری، نخ نما و کلیشهای به نظر میرسد، اما فیلمساز به ویژه در مرحله اجرا، با مهارت این موقعیت فاقد فراز و نشیبهای دراماتیک را برای تماشاگر دیدنی و کنجکاویبرانگیز میکند.
ریسمان باز به ویژه در یک سوم آغازین که داستان در کشتارگاه و حوالی آن میگذرد، فیلمی خشن و اندکی آزار دهنده به نظر میرسد اما با آغاز سفر طولانی قهرمانان قصه همراه با گاو، جذابیتهای تازهای بر پیکره داستان و فیلم افزوده میشود.ابتدا خرده داستان فرعی دختر دانشجو، تصادفش و همراهی اجباری او با میکائیل و عسگر تا بیمارستان را داریم. خرده داستانی که با جا گذاشتن عمدی گوشی تلفن همراه در وانت، ذهن تماشاگر را با خود درگیر میسازد و برای جلوگیری از درگیر کلیشهها شدن به سرانجام روشنی نمیرسد.