ساخت ایران

اجتماعی , طنز
  • 0 دیدگاه
  • 736 بازدید
10
ساخت ایران

ساخت ایران

داستان فیلم

ساخت ایران مجموعه‌ای ویدئویی به کارگردانی محمدحسین لطیفی و تولید سال ۱۳۹۰ می‌باشد. این سریال در ابتدا توسط شبکه خانگی و سپس در شبکه آی‌فیلم پخش شد.

داستان مجموعه اول (قسمت ۱ و ۲)

غلامحسین، دزد خرده‌پایی است که روزی از روزها شاهد تصادف اتومبیل با مردی میانسال می‌شود. وی کیف مرد مجروح را می‌رباید و پاسپورتی در کیف پیدا می‌کند. او سعی دارد که کیف رابه فروش برساند. اما به دلیل این که پلیس دنبالش است. او تصمیم می‌گیرد به خارج برود و از ایران فرار کند...

داستان مجموعه دوم (قسمت ۳ و ۴)

غلام برای فروش لپ‌تاپ دزدی به خانه یک مال خر آشنا می‌رود. خانه، لو رفته و نیروی انتظامی وارد خانه می‌شود. غلام از راه پشت بام فرار می‌کند. خانه پدر غلام هم لو رفته و به ناچار تصمیم می‌گیرد از پاسپورت دزدی برای خروج از کشور استفاده کند. در فرودگاه با خانم مسنی به نام «ماهی جان» همسفر می‌شود و در پاریس، «باقری» نماینده شرکت «دوریس» از طرف آقای «لوریان» به استقبال او آمده و همراه با «ژاکلین» دختر لوریان، او را به هتلی مجلّل می‌برند...

داستان مجموعه سوم (قسمت ۵ و ۶)

غلامحسین با رفیق قدیمی خود (جمشید) در پاریس ملاقات می‌کند. جمشید غلامحسین را قانع می‌کند که جعل هویت دکتر افشار جم کار بسیار خطرناکی است پس آن دو با طرح نقشه‌ای از هتل فرار می‌کنند، اما با دیدن فیلم آزمایش دکتر افشار جم، نقشهٔ جدیدی طراحی می‌کنند...

داستان مجموعه چهارم (قسمت ۷ و ۸)

دکتر افشار جم از بیمارستان مرخص می‌شود. غلام و جمشید با پیشنهاد لریان رئیس شرکت دوریس فرانسه جهت خرید فرمول ساخت توافق نامه امضا می‌کنند. اما غلام و جمشید برای دریافت پیش پرداخت با مشکلات تازه‌ای روبرو می‌شوند...

داستان مجموعه پنجم (قسمت ۹ و ۱۰)

غلامحسین و جمشید پس از عقد قرارداد با شرکت دوریس، در پی گرفتن پیش پرداخت و فرار به سوی آمریکا هستند. اما لوریان و باقری با شکّی که نسبت به دکتر افشار جم دارند بسیار محتاطانه عمل می‌کنند تا این که ...

داستان مجموعه ششم (قسمت ۱۱ و ۱۲)

با سرقت پول‌ها، غلام و جمشید تنها امیدشان به خانم بهشتی و دخترش است تا بتانند پانصد هزار یورو را از حساب آن‌ها خارج کنند امّا ..

داستان مجموعه هفتم (قسمت ۱۳ و ۱۴)

دکتر افشارجم در پاریس به غلامحسین و جمشید می‌پیوندد اما در میانه راه فرودگاه عده‌ای عرب آنها را به زور اسلحه می‌ربایند و از ان‌ها می‌خواهند فرمول را تغییر دهند ...

داستان مجموعه هشتم (قسمت ۱۵ و ۱۶)

غلامحسین و جمشید به همراه دکتر افشار جم از دست ربایندگان فرار می‌کنند ولی برای باز پس گیری لپ‌تاپ با لباس مبدل برمی‌گردند غافل از این که لریان نقشهٔ قتل آن‌ها را در سر می‌پروراند ...

داستان مجموعه نهم (قسمت ۱۷ و ۱۸)

باقری با آگاهی از نقشه لریان، دکتر افشار جم، غلام و جمشید را فراری می‌دهد. کاترین آن‌ها را می‌بیند. باقری آن‌ها را به یک پارک می‌برد و آن جا از آن‌ها خداحافظی می‌کند.

بعد جمشید (جیمی) می‌خواهد طلاها را بفروشد که به دست پلیس می‌افتد. بعد از دستگیری جمشید غلام و دکتر می‌خواهند با تاکسی به فرودگاه بروند که ماشینی که برای آن‌ها می‌ایستد. او کاترین است و آن‌ها را به یک خانه می‌برند. در آن جا پیر را می‌بینند که فارسی صحبت می‌کند آن‌ها قصد سفر به آمریکا را همراه رقبای لوریان را دارند در راه پیر، غلام را به جنگل می‌برد و در آن جا به دروغ آن را می‌کشد. در راه پیر هویت واقعی خود را نشان می‌دهد و به دکتر می‌گوید: من مهدی ایرانی هستم. کاترین و آن مرد را پیاده می‌کند و می‌کشد و دکتر را به فرودگاه می‌برد و بعد از ماجرا در آزمایشگاه نانو در تهران دکتر پودر خود را دوباره می‌سازد و غلام برای ۲ سال در زندان ایران باید آب خنک بخورد. جمشید هم در زندان ماند... و شش سال پس از ساخت ایران غلام درس خوانده و دکتر می‌شود و در آزمایشگاه دکتر افشار جم کار می‌کند.

داستان مجموعه دهم (پشت صحنه و سکانس پایانی)

ساخت ایران ۶ سال بعد ...

فیلم های مشابه

برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان
  • محمد صادق شاکری
    محمد صادق شاکری 6 سال پیش

    میشه گفت که امین حیای در هر فیلم یا سریالی که بازی کرده، فیلم جذابی در اومده