سرب (در خارج از ایران: The Lead) نام فیلمی است ایرانی به نویسندگی و کارگردانی مسعود کیمیایی که در سال ۱۳۶۷ اکران شده است و داستان یک زوج جوان یهودی ایرانی را در اواخر دههٔ ۲۰ خورشیدی روایت میکند که خواهان عزیمت به سرزمین موعود (اسراییل) هستند اما پس از مواجهه با مخالفت سازمان یهودی هاگانا و کشته شدن عمویشان به دست آنها مجبور به فرار شده و درگیر ماجراهای پس از آن میشوند. این فیلم در هفتمین دورهٔ جشنواره بینالمللی فیلم فجر کاندیدای چند جایزه بوده و سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری و بهترین چهرهپردازی را از آن خود ساخته است.
خلاصه داستان
در تهران سالهای ۱۳۳۰ یک زوج جوان یهودی به نامهای دانیال و مونس همچون بسیاری دیگر از یهودیان خواهان عزیمت به سرزمین موعود هستند. اما از آنجاییکه عمویشان یعفوب مخالف صهیونیزم است با مخالفت سازمان هاگانا که یک گروه بسیج کنندهٔ یهودیان میباشد مواجه میشوند. چندی بعد یعقوب به دست یزغل که عضو سازمان است کشته میشود و پلیس میرزا محسن، همسایه یعقوب را که فردی متدین بوده و برای کمک به او آمده است را به جرم قتل دستگیر و روانهٔ زندان میکند. دانیال و مونس که از هویت قاتل آگاه هستند برای نجات جان خود مجبور به فرار و زندگی مخفیانه شده و درصددند تا هر طور شده از کشور خارج شوند. نوری، برادر میرزا محسن برای اثبات بیگناهی برادر خود به دنبال آنان است تا در دادگاه شهادت دهند ولی غیر از او یزغل نیز در پی آنان است تا شاهدی بر قتلش باقی نماند. سرانجام نوری موفق به بازگرداندن دانیال میشود. در روز دادرسی دانیال مورد ترور واقع میشود اما نوری با انداختن خود در جلوی او مورد اصابت گلولهٔ قاتل قرار میگیرد و دانیال سرانجام در دادگاه حاضر میشود.
گروه تولید
کارگردان: مسعود کیمیایی
فیلمنامه: مسعود کیمیایی، تیرداد سخایی
تهیهکننده: محمدهاشم سبوکی
گروه فیلمبرداری: محمود کلاری (مدیر فیلمبرداری)، شهریار اسدی (دستیار)، رسول طهماسبی (دستیار)
عکس: اکبر اصفهانی
تدوین: مسعود کیمیایی
طراح صحنه: ایرج رامینفر
دکور: اصغر رحمانی
آهنگساز: گیتی پاشایی
سرپرست گویندگان: خسرو خسروشاهی
گریم: جلالالدین معیریان
حواشی ساخت فیلم
تهران در زمان ساخت این فیلم در معرض بمبارانهای عراق قرار داشت و پس از آنکه ۸ بمب در اطراف لوکیشن مربوط به سکانس دادگاه اصابت کرد، محل فیلمبرداری به شمال ایران منتقل شد. همچنین از آنجا که داستان فیلم در تهران سالهای ۳۰ خورشیدی میگذرد، گروه نیاز به استفاده از اتومبیلهای قدیمی برای به تصویر کشیدن خیابانهای آن زمان داشته است و از آنجا که تنها ۳ عدد از این گونه اتومبیلها در اختیار گروه بوده، دستاندرکاران ساخت فیلم با رنگ کردن آنها و استفاده ازشان در سکانسهای مختلف توانستهاند این کمبود اتومبیل را جبران نمایند.
جوایز
۱۳۶۷ - نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از هفتمین جشنواره فیلم فجر - هادی اسلامی
۱۳۶۷ - نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد از هفتمین جشنواره فیلم فجر - فتحعلی اویسی
۱۳۶۷ - نامزد سیمرغ بلورین بهترین صحنهآرایی از هفتمین جشنواره فیلم فجر - ایرج رامینفر
۱۳۶۷ - برنده دیپلم افتخار نقش اول زن از هفتمین جشنواره فیلم فجر - فریماه فرجامی
۱۳۶۷ - برنده سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی از هفتمین جشنواره فیلم فجر - جلالالدین معیریان
۱۳۶۷ - برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری از هفتمین جشنواره فیلم فجر - محمود کلاری
۱۳۶۸ - نامزد جایزه بهترین عکس بخش مسابقه مواد تبلیغاتی فیلمها از هشتمین جشنواره فیلم فجر - اکبر اصفهانی
۱۳۶۸ - نامزد جایزه بهترین آنونس بخش مسابقه مواد تبلیغاتی فیلمها از هشتمین جشنواره فیلم فجر - مسعود کیمیایی
۱۳۸۳ - برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم نیویورک - هادی اسلامی