دوستان (به انگلیسی: Friends) یک مجموعه کمدی موقعیت آمریکایی است که توسط دیوید کرین و مارتا کافمن ساخته شد و از ۲۲ سپتامبر ۱۹۹۴ تا ۶ مهٔ ۲۰۰۴ از شبکهٔ انبیسی پخش گردید. این مجموعه دارای ده فصل است و هنوز در شبکههای مختلف در حال بازبخش میباشد. داستان آن دربارهٔ شش دوست است که در منهتن نیویورک زندگی میکنند. برایت/کافمن/کرین پروداکشنز با همکاری وارنر برادرز تهیهکنندگان اصلی این سریال و کوین اس برایت، مارتا کافمن و دیوید کرین تهیهکنندگان اجرایی اصلی آن بودند.
خلاصه داستان:
ریچل گرین از عروسیاش فرار میکند و به دنبال دوست دوران کودکیاش، مانیکا گلر، سرآشپزی که در نیویورک زندگی میکند، میرود. آنها هماتاقی یکدیگر میشوند و ریچل به گروه دوستان مانیکا میپیوندد که همگی در دههٔ سوم زندگیشان هستند: جویی تریبیانی بازیگر، چندلر بینگ که شغلش کسب و کار است، فیبی بوفی که موسیقیدان و ماساژور است و راس گلر برادر بزرگتر مانیکا که دیرینهشناسی است که به تازگی طلاق گرفتهاست. برای تأمین مخارج زندگیاش، ریچل به عنوان پیشخدمت شروع به کار کردن در سنترال پرک میکند، کافهای در منهتن که این شش نفر معمولاً در آن جا وقت میگذرانند و اگر در آنجا نباشند، معمولاً این گروه در آپارتمان مانیکا و ریچل در وست ویلج یا آپارتمان چندلر و جویی که روبهروی آپارتمان همانهاست وقت میگذرانند.
داستان قسمتهای مختلف سریال، حول ماجراجوییهای رمانتیک و کمدی و مشکلات شغلی شخصیتها میچرخد؛ بهطور مثال جویی برای گرفتن نقشهای مختلف تست میدهد و ریچل به دنبال کاری در صنعت مد است. هر شش شخصیت، وارد روابط عاشقانهٔ جدی میشوند. بهطور مثال مانیکا با ریچارد برک و راس با امیلی والتهام وارد رابطه میشوند. روابط متناوب راس و ریچل، خط داستانی معمول و تکراری سریال است. در طول ده فصل بارها به هم برمیگردند و به هم میزنند، راس وارد رابطه با امیلی میشود. راس و ریچل با هم بچهدار میشوند. چندلر هم وارد رابطه با مانیکا میشود و با او ازدواج میکند و فیبی هم با مایک هنیگان ازدواج میکند. شخصیتهای دیگری که بعد از این شش نفر بیشترین حضور در سریال را دارند عبارتند از پدر و مادر راس و مانیکا که در لانگ آیلند زندگی میکنند. همسر سابق راس و پسرش بن؛ گانتر، متصدی کافهٔ سنترال پرک؛ جنیس، دوستدختر سابق چندلر و اورسلا، خواهر دوقلوی فیبی.
شخصیتها:
این سریال شامل شش شخصیت اصلی است:
جنیفر آنیستون در نقش ریچل گرین، علاقهمند به مُد و بهترین دوست مانیکا از زمان بچگی. ریچل بعد از این که در روز عروسیاش با بری فاربر تصمیم گرفت ازدواج نکند زیر عاشق او نبود، هماتاقی مانیکا شد. ریچل و راس گلر در طول سریال چندین بار با هم رابطه برقرار میکنند و سپس به هم میزنند. ریچل با مردان دیگری هم رابطه برقرار میکند از جمله پائولو، همسایهٔ ایتالیاییشان در فصل یک، جاشوآ برگین، مشتریاش در فصل چهار، تگ، دستیارش در فصل هفت و جویی تریبیانی در فصل دهم. اولین شغل ریچل پیشخدمتی در سنترال پرک است، اما بعد در فصل سوم به عنوان دستیار فروشنده در بلومینگدیلز و در فصل پنجم به عنوان فروشنده در رالف لورن استخدام میشود. اما، دختر ریچل و راس در پایان فصل هشتم و در قسمت «ریچل بچهدار میشود، قسمت دوم» به دنیا میآید. در آخرین قسمت مجموعه، راس و ریچل به علاقهمندیشان به یکدیگر معترف میشوند و ریچل از فرصت کاری پیش آمده برایش در پاریس میگذرد تا با راس باشد.
کورتنی کاکس در نقش مانیکا گلر، سرآشپزی که مانند مادر گروه رفتار میکند و شخصیتش به کمالطلبی، رئیسبازی، رقابت و اختلال وسواس فکری عملی مشهور است. مانیکا در بچگی چاق بوده و به همین خاطر معمولاً بقیه با او شوخی میکنند، خصوصاً برادرش راس. در طول سریال، مانیکا به عنوان سرآشپز در چندین رستوران کار میکند. اولین رابطهٔ جدی مانیکا با ریچارد برک بود که ۲۱ سال از خودش بزرگتر است. رابطهشان محکم جلو میرود تا جایی که ریچارد به مانیکا میگوید نمیخواهد از او بچه داشته باشد. چندلر و مانیکا بعد از گذراندن یک شب با یکدیگر در لندن در پایان فصل چهارم، رابطهای را آغاز میکنند که سرانجام در پایان فصل هفتم به ازدواج ختم میشود و در آخرین قسمت سریال هم یک جفت دوقلو را به فرزندی میپذیرند.
لیسا کودرو در نقش فیبی بوفی، ماساژوری عجیب و غریب که موسیقی را هم به صورت خودآموز یادگرفتهاست. فیبی با مادرش در نیویورک زندگی میکرده تا این که مادرش خودکشی میکند و فیبی بیخانمان میشود. او خودش ترانه مینویسد و با گیتار اجرا میکند. همچنین او یک خواهر دوقلوی شرور به نام اورسلا دارد، که مانند فیبی عجیب و غریب است اما بر خلاف او خودخواه و مغرور است. رفتار فیبی معصومانه و کودکانه است. او همچنین از خودکشی مادرش و کودکی سختش برای به دست آوردن همدردی دیگران سوءاستفاده میکند. فیبی سه رابطه جدی در سریال دارد: گری (پلیس) در فصل پنج، مایک هنیگان در فصل نه و ده و دیوید در فصل ۱. بعد از این که دیوید برای انجام کار تحقیقاتی به مینسک میرود رابطهشان به پایان میرسد. البته او در مواقع مختلف به نیویورک برمیگردد و دوباره پیش هم برمیگردند. تا این که در فصل نه هم مایک و هم دیوید از او خواستگاری میکنند و فیبی درخواست دیوید را رد میکند و در فصل ده با مایک ازدواج میکند.
مت له بلانک در نقش جویی تریبیانی، هنرپیشهای که عاشق غذاست و به خاطر بازی در نقش دکتر دریک راموری در سریال آبکی روزهای زندگی ما مشهور میشود. جویی بسیار سادهلوح و البته دخترباز است. با وجود دختربازیاش، جویی شخصیتی معصوم و خوش نیت دارد. جویی از تکه کلامش «حالت چطوره؟» (به انگلیسی: How you doin'?) برای اغوای زنان استفاده میکند. چندلر بهترین دوست جویی است و در چند فصل ابتدایی هماتاقی هستند. همچنین مدت زمان کوتاهی ریچل هماتاقی او میشود و جویی در فصل هشتم عاشق ریچل میشود، اما ریچل به میگوید که او چنین حسی نسبت به او ندارد. در نهایت در فصل ده مدت کوتاهی با هم دوست میشوند ولی مدتی طول نمیکشد که متوجه میشوند نمیتوانند برای هم بیشتر از یک دوست باشند.
متیو پری در نقش چندلر بینگ، تحلیلگر ارشد آمار در شرکتی چندملیتی و بزرگ. چندلر در فصل نه از شغلش استعفا میدهد و به عنوان کارآموز در یک شرکت تبلیغاتی مشغول به کار میشود. چندلر خانوادهای عجیب و غریب داشته: مادرش نویسندهٔ رمانهای شهوانی و پدرش همجنسگرا و مبدل پوش است. چندلر به خاطر شوخطبعی و طعنههایش و عدم موفقیتش در رابطههای عاشقانه مشهور است.[۲۱] چندلر در فصل هفتم با مانیکا ازدواج میکند و در انتهای سریال دو فرزند دوقلو را به سرپرستی میگیرند. قبل از مانیکا، چندلر با جنیس رابطه داشت. متیو پری اعلام کرده که این شخصیت از جهات مختلف به شخصیت خودش نزدیک است از جمله شکستن سکوت با شوخی و مشکلاتش با زنان.
دیوید شویمر در نقش دکتر راس گلر، برادر بزرگتر مانیکا و دیرینهشناسی که در موزه تاریخ طبیعی کار میکند و بعدها به عنوان استاد دیرینهشناسی در دانشگاه نیویورک سیتی به تدریس میپردازد. راس مردی خوشطینت و شوخطبع است، هرچند در روابط اجتماعی ناشی است. راس در طول سریال چندین بار با ریچل رابطه برقرار میکند. او سه ازدواج ناموفق در طول سریال دارد: ریچل، امیلی و کارول. کارول مادر پسرش بن است که بعد از این که متوجه میشود همجنسگراست از راس جدا میشود. عدم موفقیتش در روابط بیشتر به خاطر حسودی و وهم است و طلاقهایش هم دستمایه طنز بقیه در طول مجموعه است. او و ریچل در آخرین قسمت فصل هشت صاحب فرزند میشوند و در آخرین قسمت مجموعه معترف میشوند که هنوز عاشق یکدیگرند.
فصل ها:
فصل ۱
اولین فصل سریال دوستان شش شخصیت اصلی را معرفی میکند: ریچل، مانیکا، فیبی، جویی، چندلر و راس. در ابتدای سریال ریچل بعد از فرار کردن از مراسم عروسیاش و نامزدش بَری، به امید اینکه بتواند به دوست دوران دبیرستانش مانیکا و برادر مانیکا یعنی راس که از همان دوران دبیرستان به ریچل علاقه داشته، دسترسی پیدا کند به سنترال پرک میآید. راس بعد از ملاقات با ریچل چندین بار سعی میکند احساسات خود را به ریچل بگوید اما در طول فصل گاهی مردد میماند و گاهی موانعی بر سر راهش ظاهر میشوند. یکی از مهمترین موانع سر راه او انتظار برای بچه دار شدنِ همسر همجنسگرای سابقش کارول است. جویی هنرپیشهای مجرد و خوشگذران است و فیبی زنی مستقل است که شغلی اصلیاش ماساژ دادن است و دارای شخصیتی عجیبتر و در عین حال هیجانانگیزتر از بقیه افراد گروه است که دلیل آن مشکلات بچگیاش هستند که بر شخصیت او تأثیرات بسیار گذاشتهاند. پدر او در بچگی فیبی، خواهر دوقلویش ارسلا و مادرشان را ترک کرده و پس از آن اتفاق مادرش دست به خودکشی زده و باعث شده فیبی بچگیاش را در خیابانها بگذراند؛ ولی این موضوع تأثیری بر میزان علاقه بقیهٔ افراد به او نمیگذارد و همچنان او را دوست دارند. چندلر در این فصل به عنوان فرد شوخطبع گروه معرفی میشود و در طول فصل نیز با دوستدخترش جنیس رابطهشان را به هم میزند. کارول و راس در این فصل دارای یک پسر به نام بن میشوند و تصمیم میگیرند حالا که طلاق گرفتهاند، بن پیش کارول و سوزان (شریک هجنسگرا کارول) نگه داشته شود و هر چند وقت یکبار هم به راس سری بزند. در انتهای فصل، چندلر تصادفاً به ریچل میگوید که راس به او علاقه دارد و پس از کمی تأمل، ریچل هم این حقیقت را درمییابد که به راس علاقه دارد. هنگامی که راس میخواهد از سفری از خارج کشور برگردد، ریچل به استقبالش به فرودگاه میرود.
فصل ۲
آغاز فصل دوم با برگشت راس به آمریکا در حالی که ریچل در فرودگاه منتظر رسیدن اوست، آغاز میگردد. ریچل متوجه میشود که راس در طول سفر با یکی از دوستان قدیمی خود یعنی جولی (لارن تام) ملاقات کرده و در حال حاضر با وی وارد رابطه شدهاست. ریچل نیز در گفتن این حقیقت که به راس علاقه دارد، مانند راس در فصل ۱ با موانعی روبهرو میشود اما بالاخره احساساتش را برای او بیان میکند و وارد رابطه میشوند. جویی در نسخهٔ تخیلی سریال روزهای زندگی ما تست بازیگری میدهد و در نقش دکتر دریک راموری انتخاب میشود ولی بعد از اینکه در یک مصاحبه اعلام میکند اکثر جملاتش را خودش میگوید و انتقادی به نویسندگان سریال میکند، آنها او را از سریال حذف میکنند. چندلر دوباره با دوستدختر قبلی خود جنیس وارد رابطه شده و مانیکا نیز وارد رابطهای با ریچارد (تام سِلِک) میشود. ریچارد که یکی از دوستان قدیمی جک، پدر مانیکا و راس و یک دندان پزشک است، به تازگی از همسرش طلاق گرفته و ۲۱ سال از مانیکا بزرگتر است. این زوج سعی میکنند به سختی به رابطهٔ خود ادامه دهند ولی بر سر مشکلات سنی و اینکه مانیکا برخلاف ریچارد دلش بچه میخواست، از هم جدا میشوند.
فصل ۳
فصل سوم سریال یک الگوریتم بسیار مرتبتری نسبت به فصول اول و دوم به خود میگیرد. این فصل با آغاز کار ریچل در فروشگاه لباسفروشی بلومینگدِیل شروع میشود که در آنجا با همکار جدیدش مارک آشنا میشود. راس از شنیدن خبر همکاری مارک و ریچل، به مارک حسودی میکند و ریچل سعی میکند به رابطهاش با راس کمی استراحت دهد و برای مدتی کوتاه، از یکدیگر فاصله گیرند ولی راس با این قضیه به خوبی برخورد نمیکند و هنگامیکه احساساتش جریحهدار شده مست شده و شبی را با کلویی، دختری از فروشگاه زیراکسِ نزدیکِ خانه میگذراند؛ که خودش نیز از کارش شب بعد پشیمان میشود و این موضوع باعث اتمام رابطه راس و ریچل میشود. در این حین، چندلر اوقاتی سخت را پس از به هم زدن رابطهاش میگذراند چون او را یادِ طلاق پدر و مادرش میاندازد. در حالی که فیبی فکر میکند دیگر کسی را در زندگی خود جز خواهرش ارسلا را ندارد، مطلع میشود که برادری ناتنی به نام فرانک جونیور (جیووانی ریبیسی) دارد. همچنین در ادامهٔ سریال درمییابد که مادری که بزرگش کرده، مادر اصلیاش نبوده و در طول سریال با مادر اصلیاش که همنام اوست آشنا میشود. جویی با فردی به نام کِیت (دینا مِیِر) آشنا میشود و مانیکا وارد رابطهای با پیت بِکِر (جون فاورو)، مهندسی میلیونر میشود که در پایان فصل به دلیل اختلافاتی که دارند به اتمام میرسد.
فصل ۴
در ادامه فصل سوم، بعد از اینکه راس و ریچل سعی میکنند به رابطهشان بهبود ببخشند، ریچل برای راس نامهای مینویسد و از راس میخواهد تا تمامی اشتباهات رابطهٔ گذشتهشان را بر دوش بگیرد ولی راس حین خواندن نامه خوابش میرود وقتی ریچل از راس دربارهٔ نامه میپرسد، راس ادعا میکند که آن را خوانده و در حالی که خودش نمیداند، تمامی مسئولیتها را قبول میکند اما این در آخر دوباره به جدایی آنها ختم میشود. جویی با کثی، دختری که چندلر به او علاقهٔ زیادی دارد وارد رابطه میشود و بعد از اینکه چندلر احساسات خود را به کثی میگوید و جویی باخبر میشود، چندلر را مجبور میکند تا یک روز کامل را در یک جعبه سپری کند. فرانک جونیور (خواهر فیبی) و آلیس (همسر فرانک) پس از آزمایشهای اعلام شده توسط دکترها به گروه این خبر را میدهند که نمیتوانند بجهدار شوند ولی به دنبال فردی میگردند تا به عنوان رهم اجارهای برایشان عمل کند. مانیکا و ریچل پس از شرط بستن سر آپارتمانشان و باختن به چندلر و جویی مجبور میشوند تا آپارتمانهایشان را تعویض کنند اما دختران آپارتمان را در ازای یک دقیقه بوسه با جویی و چندلر پس میگیرند. راس با دختری انگلیسی به نام امیلی (هلن بکسندیل) آشنا میشود و آخرین قسمت سریال شامل مراسم عروسی ایندو میشود. در مراسم عروسی، هنگامی که راس در حال گفتن جملات عروسی خود به امیلی است، اشتباهاً از نام ریچل استفاده میکند و فصل پایان مییابد.
فصل ۵
اولین قسمت فصل پنجم با عروسی امیلی و راس آغاز میشود. در این فصل مانیکا و چندلر وارد رابطهای عاشقانه میشوند و حواسشان را جمع میکنند تا کسی از افراد گروه از آن باخبر نشوند. فیبی که از فصل پیش، باردار بود در این فصل ۳ بچه به دنیا میآورد که هر سهٔ آنها را باید به پدر و مادر بچهها یعنی فرانک و آلیس دهد. امیلی شرط ادامهٔ زندگی با راس را تنها این حالت قرار میدهد که راس دیگر با ریچل رفتوآمدی نداشته باشد و وقتی راس به امیلی میگوید که نمیتواند این شرط را قبول کند، ازدواج آنها به پایان میرسد و از یکدیگر جدا میشوند. مانیکا و چندلر بالاخره به دوستان خود رابطهشان را اعلام میکنند و در سفری به لاس وگاس تصمیم میگیرند تا با یکدیگر ازدواج کنند اما هنگامی که وارد دفتر ازدواج میشوند، راس و ریچل را میبینند که مست هستند و با یکدیگر ازدواج کردهاند.
فصل ۶
در اولین قسمت از فصل ششم، راس و ریچل هردو قبول میکنند که ازدواج کردنشان تنها به دلیل مستبودنشان بوده و سعی میکنند ازدواجشان را باطل کنند و این در حالی است که راس نمیخواهد ۳ ازدواج ناموفق داشته باشد اما به هر گونه که هست، از یکدیگر جدا میشوند. چندلر و مانیکا تصمیم میگیرند تا در یک آپارتمان زندگی کنند و رابطهشان را به مرحلهٔ دیگری ببرند. جویی برای نقشی در سریال «مک و چیز» انتخاب میشود که در کنار یک روبات باید بازی کند. راس برای شغل معلمی در دانشگاه نیویورک استخدام میشود و شروع به وارد رابطه شدن با یکی از دانشآموزانش، الیزابت میشود. این رابطه به دلیل فاصله سنی زیاد الیزابت و راس دوام زیادی نمیآوَرَد و سریعاً با پایان میرسد. آپارتمان فیبی و ریچل آتش میگیرد و فیبی برای مدتی با مانیکا و چندلر زندگی میکند. دوستپسر قبلی مانیکا، ریچارد پیش او برمیگردد و به او احساساتش را اعتراف میکند و چندلر از مانیکا خواستگاری میکند و مانیکا در حالی که از احساسات ریچارد خبردار است، به چندلر جواب مثبت میدهد و با یکدیگر نامزد میشوند.
فصل ۷
در این فصل مانیکا و چندلر شروع به برنامهریزی برای عروسیشان میکنند و به مشکلات مالی برمیخورند که چندلر با پساندازهایی که کرده، آنها را حل میکند. شو تلویزیونی جویی کنسل میشود اما پیشنهادی از مجموعه تلویزیونی قدیمی او به وی داده میشود که آن را قبول میکند. آپارتمان فیبی تعمیر میشود اما ریچل علاقهای به برگشتن پیش فیبی ندارد و علاوه بر این آپارتمان جدید فقط دارای یک اتاق است؛ پس فیبی تصمیم میگیرد تنها آنجا زندگی کند و ریچل پیش جویی بماند. فصل با ازدواج مانیکا و چندلر پایان مییابد اما پیش از آن فیبی و ریچل یک تست بچه دار شدن در سطل آشغال مانیکا مییابند و فیبی فکر میکند برای مانیکاست در حالی که صاحب تست ریچل است.
فصل ۸
در فصل هشتم، معلوم میشود که تست پیداشده برای ریچل است و اعلام میشود که پدرِ بچه راس است. راس و ریچل هر دو قبول میکنند بدون اینکه رابطه رمانتیک خود را ادامه دهند، بچه را نگه دارند. فصل هشتم حول داستانهای بچه دار شدن ریچل و راس میگذرد. ریچل بچه دار میشود و نام دخترش را اِما میگذارد. جودی مادر راس بعد از اینکه به بیمارستان آمده تا از نوهاش دیدن کند، به راس انگشتری میدهد تا با آن از ریچل خواستگاری کند. راس که خود میلی به انجام این کار ندارد انگشتر را در ژاکت خود گذاشته و ژاکت را داخل اتاق ریچل میگذارد. جویی که برای دیدن و احوالپرسی از ریچل پیش او آمده بود، اشتباهاً وقتی میخواهد ژاکت راس را بگردد انگشتر را پیدا میکند و ریچل که تصور میکند جویی از وی خواستگاری کرده، پیش از آنکه مهلت توضیج دادن به جویی بدهد، جواب مثبت میدهد.
فصل ۹
فصل نهم با زندگی مشترک راس و ریچل و نگهداری آنها از دختربچهشان اِما آغاز میشود. مانیکا و چندلر سعی میکنند بچهدار شوند ولی پس از بارها تلاش و آزمایش مطلع میشوند که هیچکدام قادر به انجام این کار نیستند. فیبی وارد رابطهای با مایک هانیگان (پاول راد) میشود و تصمیم میگیرد او را به جای دوستپسر قبلیاش دیوید (هنک آزاریا) انتخاب کند. ریچل و اما در اواسط فصل نهم به آپارتمان جویی برمیگردند. راس در آخرین قسمت باید در یک سخنرانی خارج از شهر سفر کند و از آنجایی که آنجا آب و هوای خوبی دارد، تمامی گروه با به باربِیدُوز سفر میکنند و در هتل آنجا مستقر میشوند. جویی و دوستدخترش چارلی (آیشا تایلر) رابطهشان را به هم میزنند و چارلی وارد رابطهای با راس میشود. پس از اینکه جویی چارلی و راس را در حال بوسیدن میبیند، به اتاق ریچل رفته و آخرین صحنه فصل با بوسهٔ ریچل و جویی به پایان میرسد.
فصل ۱۰
آخرین فصل سریال، چندین داستان قدیمی را به پایان میرساند. چارلی با راس رابطهاش را پایان میدهد تا به دوستپسر قبلیاش برگردد. جویی و ریچل سعی میکنند احساساتشان نسبت به هم را برای راس توشیح دهند اما با عکسالعمل خوبی از راس مواجه نمیشوند و جویی تصمیم میگیرد با ریچل و راس دوست بماند و رابطهاش را با ریچل به هم میزند. فیبی و مایک با هم ازدواج میکنند. مانیکا و چندلر سرپرستی بچهٔ اریکا، زنی باردار را برعهده گیرند و تا به دنیا آمدن فرزند، کنار او بماند و جاهای مختلف نیویورک را به او نشان دهند. ریچل از سر کارش اخراج میشود ولی از طرفی دیگر از سوی شرکتی در پاریس به او پیشنهاد کار داده میشود. راس سعی میکند شغل ریچل را برایش نگهدارد و به او برگرداند تا در کشور بماند ولی ریچل متقاعد نمیشود و حتی میزان پول بیشتری به او از پاریس پیشنهاد میشود. ریچل از همگی خداحافظی میکند جز راس. وقتی راس دلیل کار ریچل را از او میپرسد، به او اطلاع میرساند که خداحافظی با او از همه سختتر بوده و بعد از صحبت با او شبی را با یکدیگر میگذرانند و روز بعدی ریچل بازهم تصمیم به رفتن از آمریکا میگیرد. چندلر و مانیکا مطلع میشوند که اریکا یک دوقلو به دنیا خواهد آورد و آنها صاحب یک دختر و یک پسر خواهند شد. فیبی و راس بهدنبال ریچل به فرودگاه میروند تا نظر ریچل را برگردانند. راس به ریچل میگوید که دوستش دارد ولی ریچل چنین احساسی ندارد و هر طور شده وارد هواپیما میشود و راس به خانه میرود ولی به محض رسیدن به خانه میفهمد که ریچل از هواپیما پیاده شده و تصمیم گرفته ادامهٔ زندگی خود را در کنار راس و دخترشان اِما بگذراند. آخرین صحنهٔ سریال با یکی از جوکهای خودش به اتمام میرساند. افراد گروه برای آخرین بار به کافیشاپ سنترال پرک میروند و آخرین صحنهٔ سریال، آپارتمان خالی مانیکا و چندلر است.