درخت گلابی فیلمی از داریوش مهرجویی است که بر اساس داستان کوتاهی از مجموعه داستان جایی دیگر نوشته گلی ترقی در سال ۱۳۷۶ منتشر شد.
خلاصه داستان
محمود نویسندهای است که برای نوشتن باقیماندهٔ کتاب جدید خود در پی یککمکاری طولانی، به باغ پدری خود در دماوند پناه آوردهاست. اما در باغ درخت گلابی قدیمی که برای محمود سرشار از خاطره است میوه نداده و باغبانان از او میخواهند که در مراسمی آیینی برای ترساندن درخت و به بار نشستن دوبارهٔ آن شرکت کند و محمود میپذیرد و در این بین او به مرور خاطرات نوجوانی خود میپردازد، زمانی که شیفتهٔ دختر عمه اش بوده و با اینکه دختر از او بزرگتر است به او ابراز عشق میکند و برایش اشعار عاشقانه میگوید و با او ساعتها در باغ به اجرای نمایشنامههای مختلف میپردازد، چرا که هر دو به ادبیات علاقهمندند اما روزی دختر برای خداحافظی میآید چون قصد دارد نزد پدرش که خارج از کشور است برود و محمود از او میخواهد که صبر کند و دختر میپذیرد، اما سالها بعد که محمود وارد جریانات سیاسی میشود نامههای دختر را پاسخ نمیدهد و رفتنش را به تاریخی بعد موکول میکند تا اینکه بر اثر فعالیتهای سیاسی به زندان میافتد و آن جا با دیدن یکی از اقوام دختر خبر فوت او را دریافت میکند. محمود حالا در آستانه شصت سالگی همانند درخت گلابی که هنوز بوی کفشهای کتانی میم را میدهند بی بار شده و نمیتواند کتاب آخرش را تمام کند.
موسیقی
برای موسیقی این فیلم از یکی از قطعات فیلیپ گلاس به نام Mad Rush استفاده شدهاست.
bad nabud