هشت سال پس از مرگ هاروی دنت، با اجرای قانون دنت، تقریباً تمامی جرایم سازمانیافته ریشهکن شدهاست. جیمز گوردون که از نگفتن حقیقت احساس گناه میکند، جریان واقعی اتفاقافتاده به همراه استعفایش را در یک نامه مینویسد تا در سالروز مرگ هاروی دنت، آن را بخواند اما زمان را مناسب نمیبیند و تصمیم میگیرد این کار را نکند. بتمن هشت سال است ناپدید شده. بروس وین منزوی شده و به غیر از آلفرد کسی او را نمیبیند. سلینا کایل اثر انگشت بروس را از خانهاش به همراه یک نماینده مجلس میدزدد. سپس آنها را به فیلیپ استرایور دستیار جان دگت میدهد، در ازای برنامهای که تمام سؤپیشینه افراد را از تمامی پایگاههای اطلاعاتی دنیا پاک میکند. استرایور به کایل نارو میزند اما کایل با استفاده از تلفن نماینده مجلس به پلیس خبر میدهد و موفق میشود از محل بگریزد. گوردون و دیگر پلیسها به محل میرسند و رد افراد استرایور را میگیرند و به فاضلابهای شهر گاتهام میرسند. بین گوردون را میگیرد، ولی گوردون موفق میشود فرار کند و جان بلیک او را پیدا میکند. گوردون به بلیک ترفیع میدهد و او را کاراگاه میکند و بلیک هم گزارش تمام کارهایش را مستقیم به گوردون میدهد.
شرکت وین دیگر سوددهی ندارد و این به خاطر آن است که بروس پروژه کار بر روی رآکتور هستهای را از ترس استفاده نظامی از آن متوقف کردهاست. بین به بورس گاتهام حمله میکند و با استفاده از اثر انگشت بروس وین، شرکت وین را ورشکسته میکند. همزمان آلفرد پنیورث برای متوقف کردن بتمن از بازگشت، به او میگوید که ریچل قبل از مرگش برای او نامهای نوشته و در آن گفته که انتخاب او هاروی دنت است. اما نمیتواند او را متقاعد کند و تصمیم میگیرد بروس را ترک کند. برای آن که دگت به رآکتور دسترسی پیدا نکند، بروس از میراندا تیت میخواهد که کنترل شرکت وین را در دست بگیرد. بعد از آن، بین دگت را میکشد. سلینا کایل برای به دست آوردن برنامه پاک کردن سوابق، قبول میکند بتمن را به پیش بین ببرد، اما در واقع بتمن را در تله میاندازد. بین به بتمن میگوید که میخواهد راه راسالغول را ادامه بدهد و به همراه باقیمانده اعضای انجمن سایهها شهر گاتهام را نابود کند. بتمن در مبارزه با بین شکست میخورد و بین کمر بتمن را میشکند و او را به یک زندان در خارج که فرار از آن تقریباً غیرممکن است، تبعید میکند. یکی از زندانیان داستان تولد فرزند راس الغول را در این زندان برای بروس تعریف میکند و اینکه چگونه از زندان فرار کردهاست. بروس فکر میکند بین فرزند راس الغول است.
همزمان بین تمام نیروهای پلیس گاتهام سیتی را در زیر زمین گیر میاندازد و راه خروجشان را میبندد. او شهردار گاتهام را نیز میکشد و دکتر پاول را مجبور میکند که رآکتور هستهای را به یک بمب هستهای تبدیل کند و بعد او را هم میکشد. بین ارتباط گاتهام را با بقیه دنیا قطع میکند و تهدید میکند اگر کسی سعی کند وارد گاتهام شود، بمب را منفجر خواهد کرد. با استفاده از نامه نوشته شده توسط گوردون، بین واقعیت را برای همه آشکار میکند و زندانیان زندان شهر گاتهام را آزاد میکند. زندانیان یک انقلاب را آغاز میکنند و افراد ثروتمند و مشهور شهر را دستگیر میکنند و یک به یک دادگاه نمایشی میبرند، جایی که در واقع برای همه حکم مرگ صادر میشود و دکتر جاناتان کرین قاضی دادگاه است.
پس از چند ماه درمان و تمرین، بروس از زندان میگریزد و به گاتهام بازمیگردد تا با کمک کایل، بلیک، تیت، گوردون و لوشیوس فاکس جلوی منفجر شدن بمب را بگیرد. بتمن پلیسهای گیرافتاده در زیر زمین را آزاد میکند و به کمک آنها به جنگ افراد بین میرود. بتمن بین را شکست میدهد، اما در همین موقع میراندا تیت با چاقو بتمن را زخمی میکند و افشا میکند که نام اصلی او تالیا الغول است و او فرزند راس الغول است که از زندان با کمک بین فرار کردهاست. او سعی دارد راه پدرش را ادامه دهد و سعی میکند با کنترل از راه دور بمب را منفجر کند، اما گوردون سیگنال آن را مسدود میکند. اما بمب به علت رسیدن هسته آن به ناپایداری، به هر حال منفجر خواهد شد. تالیا برای پیدا کردن بمب میرود و بین میخواهد که بتمن را بکشد، اما کایل با استفاده از بتپاد بین را میکشد. بتمن سعی میکند با کمک بت (هواپیمایی که فاکس برای بتمن ساخته) بمب را از کامیون حاملش که تالیا راننده آن است خارج کند و به رآکتورش وصل کند تا دوباره به پایداری برسد. کامیون تصادف میکند و تالیا قبل از مرگش، از راه دور رآکتور را از بین میبرد. برای بتمن راهی نمیماند جز آن که با بت بمب را از منطقه مسکونی خارج نماید. بمب بر روی خلیج منفجر میشود و مناطق مسکونی آسیبی نمیبینند.
در ادامه همه مرگ بتمن را قطعی میدانند و یاد او را به عنوان یک قهرمان گرامی میدارند. خانه بروس به یتیمخانه گاتهام اهدا میشود و بقیه میراث او به آلفرد میرسد. فاکس متوجه میشود که بروس قبلاً سیستم خلبانی خودکار هواپیمایش را درست کردهاست و گوردون بتسیگنال را سالم مییابد (او در فیلم قبلی خودش آن را نابود کرده بود). وقتی آلفرد برای تعطیلات به فلورانس میرود، بروس را به همراه سلینا میبیند. بلیک از پلیس بودن استعفاء میدهد و بتکیو را پیدا میکند.
jaleb bud
سریال خیلی جالبیه