مرد پولادین (به انگلیسی: Man of Steel) نام یک فیلم ابرقهرمانی به کارگردانی زک اسنایدر و نویسندگی دیوید اس. گویر میباشد. کریستوفر نولان از تهیهکنندگان این فیلم است. این فیلم دارای روایتی غیر خطی است و بر پایه شخصیت سوپرمن کتابهای کمیک شرکت دیسی کامیکس ساخته شدهاست و بازراهاندازی مجموعه فیلمهای سوپرمن به حساب میآید. هنری کویل در نقش سوپرمن، امی آدامز در نقش لوئیس لین، مایکل شانون در نقش ژنرال زاد، دایان لین در نقش مارتا کنت، کوین کاستنر در نقش جاناتان کنت، لارنس فیشبرن در نقش پری وایت و راسل کرو در نقش جور-ال در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
مرد پولادین در ۱۴ ژوئن ۲۰۱۳ به صورت جهانی اکران شد.
داستان
سیاره کریپتان خانه یک تمدن فوق پیشرفته است که قرنهاست به مکتب جبرگرایی پایبند است. اما این سیاره به دلیل ناپایداریِ هستهٔ مرکزیِ سیاره در حال فروپاشیست و لحظات آخر خود را سپری میکند. ساکنین کریپتان بر سر اینکه چگونه با این مسئله مقابله کنند در این لحظات آخر با یکدیگر به نزاع بر خاستهاند. کودتایی انجام میشود که در آن ژنرال زاد (بازیگری مایکل شانون) سعی در تصرف و کنترل اوضاع را دارد. اما دیری نمیپاید که کودتایش شکست خورده و محکوم به حبس در یک سیاهچاله میگردد. از سوی دیگر جُر-اِل (بازیگری راسل کرو) که ریاست دیوان عالی آکادمی علوم و دانش کریپتان را بر عهده دارد برای نخستین بار بطور مخفی فرزندی به روش زایش طبیعی به دنیا میآورد. او معتقد به آزادی انتخاب است و ریشه افول تمدن کریپتون را در اصول جبرگراییشان میداند. نام فرزند پسر خود را کَل-اِل (Kal-El) میگذارد. سپس جر-ال (Jor-El) در وسط مخمصه کودتا به مرکز زاد و ولد سیاره رفته و پایگاه دادههای دی ان آی تمدن کریپتان (بنام کودکس) را ربوده، آن را به خانه خود آورده و درون ژن فرزند خود دانلود (مخفی) کرده و نوزاد را سپس در لحظات آخر با یک سفینهٔ نجات راهی مکانی دور دست در عالم (به نام سیاره زمین) میکند.
زاد (قبل از دستگیریاش) جر-ال را به جرم ربودن کودکس و ارتداد (در تخطی از اصول جبرگرایی) به قتل میرساند. مدتی کوتاه سپری میشود و سیاره کریپتان بالاخره از هم میپاشد و تمدنش دار فانی را وداع میکند. اما موج مهیب انفجار کریپتان قفل اسارت ژنرال زاد در سیاهچال را شکسته و او همدستانش را آزاد میکند؛ و او تصمیم میگیرد که بدنبال یافتن کودکس راهی فضا شود تا بلکه تمدن خود را به شیوهای که خود میداند از نو در سیارهای دیگر احیا کند.
سفینه حاوی نوزاد (کل-ال) در مزرعهای در کانزاس فرود میآید و نوزاد توسط یک زوج مزرعه دار یافت شده و نجات مییابد. آنها اسم این فرزند را کلارک میگذارند و کلارک توسط همین والدین جدید زمینی اش بدور از چشم مردم بزرگ میشود. سالها میگذرد و کلارک پی به قدرت نهانی خود میبرد و برای یافتن جواب سؤالهای خود راه سلوک را بر میگزیند: بطور ناشناس از شهری به شهری دیگر رفته و در میان مردم بطور ناشناس تنها زندگی میکند و مردم را کمک میکند. تا اینکه بالاخره پی به حقیقت مبدأ و هویت خود میبرد. اما این زمان مصادف میشود با ورود ژنرال زاد به زمین. زاد کودکس را از کلارک مطالبه میکند و قصدش ایجاد تمدنی جدید با کمک کودکس بر اساس فرهنگ کریپتان بر روی زمین است. اما در این راستا او قصد دارد زمین را فدای این کار خود کند. کلارک، یا همان سوپرمن، به دفاع از زمین بر میخیزد و فیلم تا انتها نبرد میان کلارک و زاد را به تصویر میکشد. در نهایت زاد مغلوب میشود اما کلارک نیز مجبور میشود که همچنان در غیبت زندگی کند و بطور مخفی به زندگانی خود ادامه دهد «تا روزی که بشر آمادگی ظهورش» را داشته باشند.
نقد و استقبال
منتقدین نمره درخشانی به این فیلم ندادند اما فیلم توسط عموم بسیار مورد استقبال قرار گرفت بطوریکه بر اساس وبگاه راتن تومیتوز، در مجموع میانگین منتقدین تنها ۵۶ درصد بود در صورتیکه عموم به آن ۷۷٪ نمره دادند.
بسیاری این نمره و اختلاف را به دلیل زمینه مذهبی فیلم دانستهاند. این فیلم در واقع روایتی است از فلسفه موعودگرایی و ریشههای مباحث مهدویت و «نیاز بشر به یک منجی» بسیار بطور تلویحی و علنی در فیلم مورد اشاره قرار گرفتهاست. بطور نمونه:
نقشهای پدر (جر-ال)، پسر (کل-ال)، و روح القدس (روح جر-ال در سفینه)
شباهتهای اخلاقی و شخصیتی کلارک به مسیح
نقش سربازان آمریکایی و امپراتوری رم در دستگیری کلارک و مسیح
صحنه کلیسا و چهره مسیح در پشت سر کلارک در زمینه
نام ال-جر و ال-کل. اِل در زبانهای عبری عهد عتیق نام خداوند بودهاست. جر-ال کسیست که بر سیستم زاد و ولد کریپتان (بعنوان رئیس آکادمی علوم و دانشمند تراز اولشان) و بنابراین خلق زندگی احاطه کامل داشت.
موقعیت آفتاب در هنگام رویارویی سوپرمن با سربازان (پشت سرش) و نقش آفتاب به عنوان چشمه قدرت فیزیکی او
نقش پدر و مادر زمینی کلارک و شباهت آن به داستان زندگی مسیح و نقش یوسف نجار (به نقش کوین کاستنر)
نقل قولهای متعدد فیلم که شباهتهای زیادی به گفتار و اعتقادات مسیحیان راجع به بازگشت مسیح در آخر الزمان دارد.
سمبلیسمهای متعدد در فیلم. بطور نمونه صحنه خداحافظی سوپرمن با روح پدر خود. در این صحنه روح پدرش به او میگوید «تو میتوانی بشر را نجات دهی» و سپس سوپرمن به شکل صلیب از سفینه به بیرون پریده و در صدد نجات زمین بر میآید.
خیلی زیبا وجزاب است پیشنهاد میکنم ببینین