مقدمه :
هدف اصلي« مرکز بينالمللي مطالعات کودکان، نوجوانان و رسانهها» ، گسترش اطلاعات و تعميق دانش عمومي در اين زمينه به منظور اتخاذ تصميمهاي صحيح و تعيين خط مشيهاي آگاهانه نسبت به آنهاست. مشارکت در مذاکرات جهاني مربوط به کودکان و تبليغ و ترويج سواد رسانهاي در ميان آنان نيز از ديگر اهداف اين دفتر است. از سوي ديگر اميد است فعاليتهاي اين دفتر به ايجاد انگيزه براي تحقيقات و مطالعات بيشتر در زمينه کودکان، جوانان و رسانهها بينجامد.
مبناي فعاليتهاي اين مرکز بر پايه مجموعهاي از تلاشهاي يک شبکه جهاني متشکل از هزار عضو (در بيش از 125 کشور جهان) استوار است که طيف وسيعي از سازمانهاي مختلف، دستاندرکاران رسانهها و همچنين سياستگذاران را در بر ميگيرد.
کتابهاي سال منتشرشده از سوي اين مرکز منعکسکننده ديدگاهها و يافتههاي پژوهشي مختلف در اين زمينه در سراسر جهان است. خشونت رسانهاي، آموزش رسانهاي و سواد رسانهاي، فناوريهاي جديد رسانهاي، جهانيشدن رسانهها و مقررات رسانهاي؛ محورهاي موضوعي بعضي از کتابهاي سال مرکز بينالمللي مطالعات کودکان، نوجوانان و رسانهها در سالهاي گذشته بودهاند. کتاب سال 2004 اين مرکز، با عنوان کودکان و نوجوانان، سريالهاي عامهپسند و برنامههاي تلويزيون - واقعيت منتشر شده است.
شايان ذکر است که امروزه در سراسر جهان، کودکان از حدود سن 8 سالگي، بيننده برنامههاي بزرگسالان نيز هستند. علاقه شديد کودکان به تماشاي سريالهاي عامهپسند و همچنين ژانر برنامهاي «تلويزيون - واقعيت» در حال حاضر نگرانيهاي بسيار جدياي را در ميان بزرگسالان به وجود آورده است. از اين رو دفتر مبادلات بينالمللي کودکان، جوانان و رسانهها چند سؤال اصلي را با پژوهشگران در کشورهاي مختلف جهان در ميان نهاد که عبارت بودند از: کودکان و جوانان از اين برنامهها چه ميآموزند؟ تفاوت و تقابل ارزشها و رفتارهاي ارائهشده در اين ژانرهاي برنامهاي تلويزيوني با ارزشها و رفتارهاي ارائهشده از سوي مدرسه و خانواده کدام است؟ ورود سريع کودکان به تماشاي زندگي بزرگسالان، آن هم به طور مستقيم و به شکلي نادرست و دروغين، چه تأثيرات منفي بر آنان ميگذارد؟ پاسخهاي ارائهشده به اين سؤالها محتواي مقالهها و پژوهشهاي کتاب سال 2004 اين دفتر را تشکيل ميدهند.
در پايان از تمام پژوهشگران و دستاندرکاراني که ما را در تهيه اين کتاب ياري کردهاند نهايت قدرداني را دارم.
دسامبر 2004، گوتنبرگ
اولا کارلسون
مدير مرکز بينالمللي مطالعات کودکان،نوجوانان و رسانهها
فهرست :
عنوان صفحه
پيشگفتار 7
مقدمه 9
کودکان و نوجوانان، سريالهاي عامهپسند و برنامههاي تلويزيون - واقعيت 11
سسيليا فُن فيليتزن
تماشاي تلويزيون در ميان کودکان 4 تا 12 ساله اسپانيايي 39
خوسه رامون پرس اُرنيا
کودکان و نوجوانان آلماني، سريالهاي عامهپسند و برنامههاي تلويزيون - واقعيت 45
مايا گوتس
پذيرش و درک سريالهاي تلويزيوني در ميان کودکان و نوجوانان آلمان 55
هلگا تونرت و کريستا گبل
از برنامة Beverly Hills تا برنامة Big Brother 59
بررسي نظرات دختران نوجوان 12 تا 19 ساله استراليايي دربارة اين برنامهها
روباين کوئين
کودکان، نوجوانان و ارزشهاي ارائهشده در مدرسه و رسانهها 65
آسبيون سيمونز و گودموند گلستن
نياز جوانان هنگکنگي به آموزش رسانهاي 73
نقدي بر مجموعههاي تلويزيوني و برنامههاي تلويزيون - واقعيت
آليس لي
نوجوانان بريتانيايي، سريالهاي عامهپسند و برنامههاي تلويزيون - واقعيت 83
داروتي هابسون
تلهنوولهاي آمريکاي لاتين 91
مصاحبه با والريو فوئن زاليدا
درک نوجوانان و جوانان برزيلي از تلهنوولها 95
تائيس ماکادو بورخس
مجموعههاي تلويزيوني کره جنوبي در آسيا 99
دوبوشيم
کودکان زودبالغ شيليايي و برنامههاي تلويزيون - واقعيت 105
ماريا دولورس سوزا
عوامل موفقيت برنامههاي تلويزيون - واقعيت 111
فرانسوا يوست
برنامههاي تلويزيون - واقعيت در قبرس 115
ناييا روسو
درک جوانان آفريقاي جنوبي از برنامههاي تلويزيون - واقعيت 121
ناتالي هايد -کلارک
درک و برداشت جوانان آفريقاي جنوبي از برنامههاي تلويزيون - واقعيت 125
بررسي موردي برنامة Yizo Yizo
جان گالتينگ
فصل اول :
مجموعهها و سريالهاي عامهپسند از ديرباز جزو برنامههاي راديوها و تلويزيونهاي جهان بودهاند و پژوهشهاي زيادي دربارة اثرات اين مجموعههاي بزرگسالان انجام شده است. از قديميترين اين پرسشها ميتوان به پژوهش هرتا هرتسوک با عنوان «ما واقعاً درباره شنوندگان مجموعههاي عامهپسند راديو چه ميدانيم؟» اشاره کرد که در سال 1944 انجام شد. اين مطالعه به زنان خانهدار (گروه مخاطبان مورد نظر برنامه) معطوف بود. اما در واقع از دهه 1980 پژوهش در خصوص برنامهسازي سريالهاي عامهپسند (تلويزيوني) مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت. اکثر اين پژوهشها به تحليل محتواي برنامهها، مطالعات ادراکي و فرهنگي و تأثيرات اين نوع برنامهها بر مخاطبان زن اختصاص داشت؛ زيرا تا مدتها به اين ژانر برنامهاي با نظر تحقير و به عنوان يک ژانر زنانه نگريسته ميشد.
کاربرد واژه soap operas در بيشتر نقاط دنيا براي سريالهاي عامهپسند معمول است. البته اين واژه با مختصر تفاوتي در آمريکاي لاتين با تلهنوول و در آسيا با سريالهاي نمايشي معادل فرض ميشود. با اين حال هر يک از اين ژانرها بسته به کشورهاي توليدکننده و تفاوتهاي فرهنگي آنها، با هم اختلافهايي دارند که در چند مقالة اين کتاب نيز به آنها اشاره شده است.
در سالهاي اخير اين نوع برنامهها يعني سريالهاي عامهپسند، تلهنوولها و سريالهاي نمايشي به ويژه به دليل گسترش و توسعه تلويزيونهاي ماهوارهاي و کابلي در دهه 1980 و 1990، مخاطبان بسيار زيادي در سراسر جهان پيدا کردهاند و در بسياري از کشورها، علاوه بر زنان، گروه کثيري از مردان، کودکان و نوجوانان نيز جزو تماشاگران آنها هستند.
از جمله مسايل ديگر در اين زمينه، ميتوان به رقابت شديد تلويزيون با ساير رسانههاي جديد و ديجيتال اشاره کرد که در عمل باعث شده است بسياري از اين تلهنوولها، سريالهاي نمايشي و سريالهاي عامهپسند نيز بهطور فزايندهاي در يک يا چند صحنه حتماً نمايشي از سکس، خشونت، طلاق، فريب و خدعه، انتقام، کشمکش شديد، جرم و جنايت - بسيار اغراقآميزتر از آنچه در زندگي واقعي وجود دارد - بگنجانند.
در همين راستا در سالهاي اخير ژانر برنامهاي ديگري به نام تلويزيون - واقعيت در جهان رونق پيدا کرده است. اگرچه در تعريف اين ژانر اختلاف نظر وجود دارد؛ اما منظور اين کتاب سال و نويسندگان آن مربوط به آن دسته از برنامههاي ژانر تلويزيون - واقعيت است که از اواخر دهة 1990 و 2000 در بسياري از نقاط دنيا معمول شده و به شدت مورد علاقه کودکان و نوجوانان قرار گرفته است. از ميان اين موارد ميتوان به برنامههايي نظير Big Brother، Survivor، Pop Stars، Pop Idol و نسخههاي متنوع و گوناگون آن اشاره کرد. در ژانر برنامه يا شوي تلويزيون - واقعيت، مردم معمولي داوطلب شرکت در مسابقههايي ميشوند که طي آن افراد در يک دورة زماني معين در يک خانه و يا منطقه محصور و بسته زندگي ميکنند.
در اين دوره تمام مسايلي که براي آنها اتفاق ميافتد اعم از خورد و خوراک، روابط جنسي و ديگر روابط دوستانه يا خصمانه، تنشهاي عصبي، تضادها و درگيريهايشان با يکديگر و ساير مسايل زندگي خصوصي آنها با دوربينهاي مخفي و مراقب ضبط و تمام يا قسمتي از آن براي تماشاگران پخش ميشود. تماشاگران اين برنامهها حق دارند که براي تعيين برنده نهايي نظر بدهند و افراد را به تدريج از دور مسابقه حذف کنند. در واقع اين ژانر برنامهاي جديد، انقلابي در نوع رابطه (بيننده، برنامه و تلويزيون) يا نوع ارتباط با محيطهاي فرهنگي و رسانهاي به وجود آورده است. در عين حال بايد اضافه کرد به رغم پرطرفدار بودن اين برنامهها پژوهشهاي چنداني دربارة آنها صورت نگرفته است.
ورود اين نوع برنامهها به حوزه برنامههاي سرگرمي در تلويزيون از دهة 1980 و به ويژه در دهة 1990 آغاز شد. اين تحول در واقع پاسخ و عکسالعملي نسبت به رقابتهاي روزافزوني بود که در دايره فناوريهاي ارتباطي و اطلاعاتي براي جذب مخاطب وجود داشت.
اين پديده جهاني، يعني برنامههاي تلويزيون - واقعيت، از لحاظ فروش به بسياري از نقاط جهان و جذب مخاطب و آگهي براي تلويزيون بسيار موفق بوده، مرزهاي برنامهسازي را گسترش داده و بسياري از تابوها را در هم شکسته است. ضمن آنکه خشونت زيادي نيز در اين برنامهها به نمايش گذاشته شده است. در واکنش به اين مسايل انتقادهاي فراواني در جوامع مختلف نسبت به اين برنامهها مطرح شده است.