نقد فیلم فارغ التحصیل

  • 0 دیدگاه
  • 871 بازدید
نقد فیلم فارغ التحصیل

درباره منتقد

نقد فیلم فارغ التحصیل (نقد فرمالیستی)

نقد فیلم فارغ التحصیل

کارگردان : Mike Nichols

نویسندگان :Calder Willingham,Buck Henry

بازیگران :Dustin Hoffman,Anne Bancroft,Katharine Ross


جوایز :

برنده اسکار: بهترین کارگردانی برای مایک نیکولز

نامزد اسکار: بهترین بازیگر نقش اول مرد برای داستین هافمن، بهترین بازیگر نقش اول زن برای آن بنکرافت، بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای کاترین رز، بهترین فیلمبرداری، بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه


خلاصه داستان :«بن براداک» (هافمن) که تازه فارغ التحصیل شده است، هنوز برای آینده ی خود تصمیم جدی نگرفته است. خیلی زود «خانم رابینسن» (بنکرافت)، همسر دوست پدرش، به او علاقه مند می شود و سعی می کند فریبش بدهد …


نقد:

«فارغ‌التحصیل» محصول ۱۹۶۷ یکی از اولین و مهمترین فیلمهای مایک نیکولز است. کارگردانی که با پیشینه‌ای از تئاتر وارد سینما شد و به همین دلیل اولین فیلمهایش از جمله همین فیلم یا «چه کسی از ویرجینیا ولف می‌ترسد؟» پر بود از میزانسن‌های تئاتری با برداشت‌های بلند و چینش صحنه‌های هوشمندانه که اثر را به محصولی غنی به لحاظ بصری تبدیل می‌کرد. «فارغ‌التحصیل» داستان پسری به نام بنجامین است که در آستانه بیست سالگی و ورود به دانشگاه توسط زنی به نام خانم رابینسون که از دوستان خانوادگی‌شان است اغوا می‌شود و این در حالی است که آقای رابینسون به همراه پدر بنجامین برای آینده او دختر آقای رابینسون به نام الین را در نظر گرفته‌اند. وقتی بنجامین به رغم مخالفت خانم رابینسون با الین رابطه برقرار می‌کند و هر دو به هم علاقه‌مند می‌شوند، خانم رابینسون رابطه‌اش با بنجامین را فاش می‌کند و با مقصر جلوه دادن بنجامین باعث تنفر دخترش از او می‌شود. در نهایت بن با گفتن واقعیت و با تلاش زیاد موفق می‌شود الین را از ازدواج قریب‌الوقوعش با شخصی دیگر منصرف کند و آن دو رابطه‌اشان را از سر می‌گیرند.


فیلم به لحاظ نوع روایت از نظر شکست زمان و نحوه نمایش رفتار اغلب اغراق‌آمیز شخصیتها و روابط آنها با یکدیگر وضعیت کابوس‌واری دارد و حتی با بررسی جزئیات می‌توان ادعا کرد که فیلم دارای ساختاری اکسپرسیونیستی است. زوایای دوربین عجیب و نامعمول، سایه‌های بلند که حتی در برخی صحنه‌ها به کمک عدم وضوح در عمق صحنه به وجود می‌آیند، اغراق در برخوردها و عصبی یا خونسرد بودن بیش از حد شخصیتها در موقعیت‌های متفاوت از نکاتی است که این مسئله را به ذهن متبادر می‌کند.

فیلم پر است از نماهای عجیب و غیر معمولی که گاه تا حد امکان قطع نمی‌شوند و این اتفاق بعضا در فصول حساس و تاثیرگذار فیلم نیز رخ می‌دهد و این مسئله به کمک چینش تعمدا عجیب وسایل در صحنه، کیفیت وجه کابوس‌وار فیلم را افزایش می‌دهد. مثلا در ابتدای فیلم و ورود خانم رابینسون به اتاق بنجامین، دوربین در نقطه‌ای دور در سمت راست اتاق و منتهی الیه آن و پشت آکواریوم قرار دارد و اتاق کم نور است. به محض اینکه در اتاق در گوشه سمت چپ کادر باز می‌شود، ناگهان حجم زیادی از نور به داخل می‌تابد و همزمان خانم رابینسون نیز وارد کادر شده و در موقعیتی ناواضح قرار می گیرد و بنجامین تحت تاثیر پرسپکتیوی که این نورپردازی ایجاد می‌کند کاملا موجودی ضعیف و زیر سلطه و بی‌دفاع و شبیه به یک زندانی به نظر می‌رسد و این امر بلافاصله با عجز بنجامین در سرپیچی از خواسته‌های مسلسل وار خانم رابینسون و دیالوگهایی که بین آنها رد بدل می‌شود ثابت می‌شود. یکی دیگر از صحنه‌هایی که از لحاظ میزانسن از نقاط اوج کارگردانی نیکولز در این فیلم محسوب می‌شود جایی است که بنجامین اولین بار در خانه با خانم رابینسون تنهاست و قصد دارد از دست او فرار کند. ناگهان آقای رابینسون سر می‌رسد و بنجامین به سرعت از دست خانم رابینسون فرار کرده و به طبقه پایین می‌آید. در همین حال آقای رابینسون نیز می‌آید و هر دو در پیش زمینه تصویر در تاریکی می‌نشینند و در یک قاب بندی بسیار زیبا در عمق تصویر انتهای راه پله را به شکلی ناواضح و روشن می‌بینیم که خانم رابینسون در حال پایین آمدن و نزدیک شدن به این دو نفر است و انتظار بنجامین برای اتفاقی غیر قابل پیش‌بینی که هر لحظه وقوعش نزدیک‌تر می‌شود، به مانند حرکت خانم رابینسون از روشنایی به سمت تاریکی کاملا صحنه‌ای کابوس‌وار را شکل می‌دهد. تمام این اتفاقات از فرار بنجامین تا خروجش از خانه رابینسون‌ها دو نمای طولانی با فقط یک برش است که مجموعا بیش از چهار دقیقه طول می‌کشد.


البته به جرات می‌توان گفت بهترین صحنه فیلم به لحاظ ترکیب میزانسن و دکوپاژ مناسب با توجه به زمان‌بندی رویدادها و نیز انتقال مفهوم واقعی آنچه واقعا در لحظه در حال رخ دادن است جایی است که خانم رابینسن بنجامین را تهدید به افشای ماجرا می‌کند و بنجامین به خانه رابینسن‌ها می‌رود تا خودش ماجرا را به نحوی به الین بگوید. هنگامی که بنجامین تصمیم می‌گیرد نام زن را به زبان بیاورد ناگهان خانم رابینسن پشت سر الین ظاهر می‌شود و با تغییر مسیر نگاه الین از بنجامین که خارج از قاب است به سمت خانم رابینسن، فوکوس الین ناواضح و خانم رابینسن واضح می‌شود و لحظه‌ای که الین دوباره سرش را به سمت بنجامین بر می‌گرداند، تصویر چهره الین که همچنان ناواضح است به آرامی واضح می‌شود که نشانه پی بردن الین به رابطه آن دو است.


فارغ‌التحصیل» جای صحبت بسیار دارد، از جمله بازیهای بسیار عالی فیلم و خصوصا داستین هافمن در نقش بنجامین و آن بنکرافت در نقش خانم رابینسن که فرم بازی اغراق‌شده‌اشان کاملا فیلم را در مسیری که کارگردان می‌خواهد پیش می‌برد، یا فیلمبرداری بسیار خوب فیلم که البته بیش از این از حوصله این مطلب خارج است و مجال مفصل‌تری را می‌طلبد.


برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان