نقد و بررسی فیلم مگ (The Meg)

  • 0 دیدگاه
  • 426 بازدید
نقد و بررسی فیلم مگ (The Meg)

درباره منتقد

  • نام: جیمز براردینلی
  • سن: 56 ساله
  • بیوگرافی :

    جیمز براردینلی (متولد ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۷) نویسنده و منتقد فیلم آمریکایی است.وی در نیوجرسی آمریکا متولد شد و پس از طی کردن دوران کودکی به چری هال و پس از آن به پیسکاتاوی نقل مکان کرد. وی از دانشگاه پنسیلوانیا مدرک کارشناسی ارشد برق را اخذ نمود و برای سالیان سال در این حوزه مشغول به کار شد. وی همسر خو...

    ادامه بیوگرافی همه نقدها

نقد و بررسی فیلم مگ (The Meg) (نقد فرمالیستی)

نقد و بررسی فیلم مگ (The Meg)

کارگردان : Jon Turteltaub

نویسنده :  Dean Georgaris

بازیگران : Jason Statham, Bingbing Li, Rainn Wilson

خلاصه داستان :یک کاپیتان سابق نیروی دریایی آمریکا گروهی از دانشمندان یک ایستگاه تحقیقاتی دریایی را از چنگال های یک کوسه ماقبل تاریخ غول پیکر نجات می دهد. اما بعدا متوجه می شود که کوسه آنها را تا نزدیکی شانگهای تعقیب کرده است.


از یک لحاظ، من حس می‌کنم که قربانی یک شیوه تبلیغاتی شده‌ام. فیلمی که من دیدم آن چیزی نبود که تبلیغات نشان می‌داد.  در تبلیغات، «مِگ» (The Meg) شبیه به یک فیلم هیولایی پرنشاط و پیش پا افتاده به نظر می‌رسید که با مخلوط کردن «آرواره‌ها» (Jaws) و «پارک ژوراسیک» (Jurassic Park) قرار بود غافلگیرکننده عمل بکند. در واقعیت، اما، «مگ» زیادی خودش را جدی می‌گیرد.  تنها المان‌های سرگرم کننده آن بذله گویی‌های گاه گداری «جیسن استاتم» (Jason Statham) و اصطلاحاتی که او هنگام عصبانیت به کار می‌برد است.


چیزی که بیش از همه مرا از «مگ» ناامید کرد لحن نچسب آن بود. کشش بسیار کمی وجود دارد و به اندازه کافی در آن تعلیق به چشم نمی‌خورد. اتفاقات تدریجی «مگ» پیش از «آشکار شدن» آن ملال آور است و آن لحظه موعود هم تقریبا بدون هیچ زرق و برقی فرا می‌رسد. (آن صحنه در تریلر فیلم که کوسه به دختر بچه خیره می‌شد می‌توانست یک سکانس «آشکار سازی» عالی باشد ولی آن سکانس در فیلم بعدتر رخ می‌دهد.) من با خستگی پس از هر اشتباه، دندان‌هایم را محکم به هم می‌فشردم. با به پایان رسیدن فیلم، احتمالا من اکثر زرق و برق آن را به دست فراموشی سپرده بودم.


این هیچوقت منصفانه به نظر نمی‌رسد که یک فیلم در مورد کوسه را با «آرواره‌ها» مقایسه کنیم، به همین خاطر من سریعا سعی می‌کنم تا یک اثر دیگر را انتخاب کنم. یک گزینه دوم شاید فیلم مهجور «دریای عمیق آبی» (The Deep Blue Sea) باشد، ولی «مگ» در حد و اندازه‎‌های آن هم نیست. این فیلم حتی در مقام مقایسه، در سطح تلاش «بلیک لایولی» (Blake Lively) در سال ۲۰۱۶ برای ورود به این سبک یعنی فیلم «آب‌های کم عمق» نیز قرار نمی‌گیرد. نه، برای اینکه بتوانید چیزی را هم‌سطح «مگ» پیدا کنید، باید شروع کنید و در دنباله‌های «آرواره‌ها» به دنبال پاسخ بگردید. شاید نه سومین و چهارمین دنباله، بلکه به طور قطع دومین دنباله، و این به شدت بد است.


به مانند «آسمان خراش» (Scyscraper)، «مگ» بیشتر برای مخاطبان در سطح جهان ساخته شده نه صرفا تماشاگران داخلی و آمریکایی. با به یاد آوردن این نکته که اکشن فیلم (و نه کمدی یا درام آن) زبان بین المللی آن است، «مگ» مراقب است تا عمده توجه خود را معطوف به همین مسئله و زیر و بم آن – زد و خورد ها، انفجارها و جلوه‌های ویژه – بکند و از دیالوگ گفتن دوری بجوید (فیلم به زبان انگلیسی است ولی در کشورهای مختلف به زبان‌های مختلف دوبله خواهد شد). هالیوود می‌داند که چه چیزی در خارج از خاک آمریکا می‌فروشد و یک تصمیم هوشمندانه با آثاری چون فیلم حاضر می‌گیرد و سعی می‌کند تا با آن‌ها گیشه جاهای دیگری به جز آمریکا را فتح کند. این مدلی است که با «لبه اقیانوس آرام» (Pacific Rim) باب شد.


«استاتم» نقش «جوناس تیلر» (Jonas Taylor) را ایفا می‌کند، یک افسر سابق نیروی دریایی ایالات متحده و متخصص نجات غریق که به خاطر ناپدید شدن همسر سابقش (با بازی «جسیکا مک نامی») ۱۲ مایل آن طرف‌تر از شیار نزدیک به ساحل چین به خاطر حمله «چیزی» به زیردریایی‌اش، تصمیم می‌گیرد تا بار دیگر به کارزار بازگردد. «جوناس» کاملا مطمئن است که می‌داند آن «چیز» در حقیقت چیست و در اواسط عملیات نجات تئوری او درست از آب در می‌آید: یک کوسه بزرگ دندان ۷۵ پایی که از دوران ما قبل تاریخ یاد گرفته تا چگونه در نواحی عمیق و سرد آب زنده بماند. پس از نجات همسر سابق و یکی از همکارانش، «جوناس» به مقر زیر آب «مانا وان» برمی‌گردد و با دیگر اعضای تیم دیدار می‌کند: دوست قدیمی او، «مک» (با بازی «کلیف کرتیس»)، یک دانشمند زیبای چینی به نام «سویین» (با بازی «لی بینگ بینگ») و پدر او، «دکتر ژانگ» (با بازی «وینستن چاو»)، دشمن اصلی فیلم در تیم تحقیقاتی یعنی «دکتر هلر» (با بازی «رابرت تیلر»)، و مرد ثروتمندی که در اصل پشت این تجهیزات زیر دریایی است، یعنی «جک موریس» میلیونر (با بازی «رین ویسن»). در حالی که آن‌ها در حال بحث هستند که چطور بگذارند دنیا این دست آورد شگفت انگیز را دریابد، آن‌ها متوجه می‌شوند که «مگ» (چیزی که آن‌ها آن کوسه را صدا می‌زنند) جایی که آن‌ها او را پیدا کرده بودند باقی نمانده است. او آن‌ها را تعقیب کرده و حالا یک خطر جدی برای ساختمان زیر دریا و شهر شانگهای یک خطر جدی محسوب می‎شود.


پسر من، که قرار است وارد پایه سوم شود، تمایلش را به دیدن «مگ» نشان داده است. با کنار گذاشتن این سوال که آیا این فیلم زیادی خشن و خونین است یا خیر، این فیلم به شکل عجیبی برای یک فرد هشت ساله مناسب به نظر می‌رسد از آن جایی که به نظر می‎آید سطح کیفیت تولید فیلم نیز در همین حدود بوده است. این یک فیلم هیولایی نه چندان جذاب است که شخصیت‌هایی مقوایی دارد و سطح جلوه‌های ویژه آن اندکی از حالت معمولی بهتر است. کارگردان فیلم «جان ترتلتاب» (که او را به خاطر فیلم «گنجینه ملی» می‌شناسیم) یکی دو سکانس جذاب هم خلق کرده (همان سکانسی که به آن اشاره کردیم و در آن دختر به کوسه خیره می‌شود بهترین آن‎‌هاست) ولی فیلم عمدتا یک اثر ابتدایی در مورد رابطه عاشقانه است. داستان به اندازه همان رابطه رومانتیک میان «جوناس» و «سویین» که اصلا هم رومانتیک به نظر نمی‌رسد، دور ریختنی‌ است. («مگ» یک اقتباس نه چندان وفادار از روی اولین رمان از یک سری رمان نوشته «استیو آلتن» است. البته از آن جایی که چندان به کتاب وفادار نیست و محتویات کتاب را در فیلم مشاهده نمی‎کنیم، می‌توان گفت فیلم یک اثر کاملا جداست.)


اگر فیلم کمی شور و هیجان و شوخ طبعی بهتری از خود به نمایش می‌گذاشت، شاید می‌توانست تبدیل به یک ماجراجویی جالب مثل «جومانجی» (Jumanji) شود. «استاتم» می‌تواند به خوبی نقش آدم‌های پوست کلفت را ایفا کند ولی این چیزی نیست که او قرار بوده اینجا در معرض نمایش قرار دهد. با شکست در جمع و جور کردن مسخرگی موقعیت، فیلم فقط یک بلاک باستر تابستانی دیگر برای یک آخر هفته است بدون داشتن هیچ چیز ویژه‌ای که آن را مناسب برای توصیه کردن کند. هیاهوی پیرامون فیلم، درست مثل تریلر آن، «مگ» را بهتر از چیزی که واقعا هست نشان می‌دهد.

برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان